ام تی ال / دنیای اطلاعات

ام تی ال / دنیای اطلاعات

ام تی ال / دنیای اطلاعات

ام تی ال / دنیای اطلاعات

شبکه بازویی

شبکه بازوییاز به هم پیوستن شاخه‌های پیشین اعصاب نخاعیگردنی پنجم تا هشتم (C۵ تا C۸) و اولین عصب نخاعیسینه‌ای (یعنی T۱) ایجاد می‌گردد. شبکه بازویی حاوی رشته‌های عصبیمختلف جهت انتشار در پوست، عروق، مفاصل، استخوانها و ماهیچه‌های اندام فوقانیاست.
محتویات

    ۱ تنه‌های شبکه بازویی
    ۲ طناب‌های شبکه بازویی
    ۳ شاخه‌های جانبی شبکه
    ۴ شاخه‌های انتهایی شبکه
    ۵ پانویس
    ۶ نگارخانه
    ۷ جستارهای وابسته
    ۸ منابع

تنه‌های شبکه بازویی

شبکه بازویی دارای سه تنه است که عبارتنداز:

    تنه فوقانی [۱]
    تنه میانی [۲]
    تنه تحتانی [۳]

تنه فوقانی شبکه بازویی از به هم پیوستن شاخه‌های پیشین اعصاب گردنی پنجم و ششم (C۵-C۶) به وجود می‌آید. شاخه پیشین هفتمین عصب گردنی(C۷)، به تنهایی تنه میانی شبکه بازویی را ایجاد می‌کند. شاخه‌های پیشین عصب گردنی هشتم و اولین عصب سینه‌ای، تنه تحتانی شبکه را می‌سازند.
Anatomical illustration of the brachial plexus with areas of roots, trunks, divisions and cords marked. Clicking on names of branches will link to their Wikipedia entry.
طناب‌های شبکه بازویی

هر یک از تنه‌های شبکه بازویی در مسیرش به طرف پایین و خارج به دو شاخه پیشین (قدامی) و پشتی (خلفی) تقسیم شده، به نوعی خاص پیوستگی یافته و طناب‌های شبکه بازویی را به وجود می‌آورند که عبارتنداز:

    طناب پشتی [۴]
    طناب خارجی [۵]
    طناب داخلی [۶]

طناب پشتی شبکه بازویی از به هم پیوستن شاخه‌های پشتی سه تنه شبکه بازویی ایجاد می‌گردد. شاخه‌های پیشین تنه‌های فوقانی و میانی شبکه بازویی، طناب خارجی را به وجود می‌آورند. طناب داخلی شبکه بازویی فقط از شاخه پیشین تنه تحتانی ایجاد می‌شود.
شاخه‌های جانبی شبکه

مهمترین شاخه‌های جانبی شبکه بازویی شامل موارد زیر است:

    عصب سینه‌ای بلند (لانگ توراسیک)
    عصب سینه‌ای پشتی (توراکودورسال)
    عصب سینه‌ای خارجی (پکتورال خارجی)
    عصب سینه‌ای داخلی (پکتورال داخلی)
    عصب پوستی بازویی داخلی [۷]
    عصب پوستی ساعدی داخلی [۸]
    عصب کتفی پشتی (دورسال اسکاپولار)
    عصب فوق کتفی (سوپرااسکاپولار)
    عصب تحت کتفی فوقانی (ساب اسکاپولار فوقانی)
    عصب تحت کتفی تحتانی (ساب اسکاپولار تحتانی)

شاخه‌های انتهایی شبکه

شاخه‌های مهم انتهایی شبکه بازویی شامل اعصاب محیطی زیر هستند:

    عصب میانی (Median nerve)
    عصب رادیال (Radial nerve)
    عصب اولنار (Ulnar nerve)
    عصب زیربغلی [۹] (آگزیلاری)
    عصب ماهیچه‌ای پوستی

عصب زند زیرین

عصب زند زیرین یا عصب اولنار (Ulnar nerve) عصبی است که در نزدیکی استخوان زند زیرین سیر می‌کند. عصب زند زیرین را عصب زیرین‌زندی هم می‌گویند. این عصب پیام‌ها را به انگشت انگشتری و انگشت کوچک می‌رساند. عصب زیرین‌زندی بزرگ‌ترین عصب بدون محافظ در بدن انسان است و بنابر این آسیب به آن نیز زیاد روی می‌دهد. برخورد آن در ناحیه آرنج با لبه‌های تیز و غیره باعث حس خواب‌رفتگی و ناراحتی در دو انگشت یادشده می‌شود.[۱]

عصب زند زیرین در تمام مسیرش از زیر بغل تا نوک انگشتان ممکن است به علت ورود اجسام برنده پاره شود. شایع‌ترین محل پارگی عصب زند زیرین در پایین ساعد و مچ دست است.
مسیر

عصب زند زیرین از تنه داخلی شبکه بازویی منشا گرفته و در سمت داخلی سرخرگ بازویی از بازو پایین می‌آید. در ناحیه آرنج از پشت فوق لقمه‌ای (اپی‌کندیل) داخلی عبور می‌کند و در این ناحیه می‌توان آنرا در زیر پوست لمس کرد.

در ساعد عصب زیرین‌زندی در مجاورت سرخرگ زیرین‌زندی و در زیر ماهیچه خم‌کننده مچ دست طرف زند زیرین، به پایین سیر می‌کند. عصب زیرین‌زندی در ساعد شاخه‌هایی به ماهیچه یادشده و همچنین به قسمتی از ماهیچه خم‌کننده عمقی انگشتان می‌دهد.

در مچ دست همراه با سرخرگ زیرین‌زندی (شریان اولنار) از روی لیگامان عرضی مچ دست و از داخل کانال گویان عبور کرده و به کف دست می‌رسد. در کف دست عصب اولنار به شاخه‌های متعددی تقسیم می‌شود. شاخه‌های حرکتی آن به تمام عضلات کنارکف‌دستی (هیپوتنار) و بین استخوانی و به تعدادی از ماهیچه‌های کف‌دستی (تنار) و ماهیچه‌های کرمی (لومبریکال‌های) سوم و چهارم می‌رسند و شاخه‌های حسی آن حس کف دستی انگشت کوچک و قسمت داخلی انگشت انگشتری را تامین می‌کند.

آرنج

آرَنج نام یکی از اعضای دست انسان است. مفصل آرنجی دو استخوان زند زیرین[۱] و زند زبرین[۲] ساعد را به استخوان بازو[۳] می‌پیوندد.[۴]

اَشکال دیگر این واژه که در متون قدیم فارسی یا گویش‌های آن به‌کار می‌رفته عبارتند از آرج، آرن، آران، وارَن، وارنج، آرنگ و رونکک.[۵] و آرنج را در خراسان زَنگیچه هم می‌نامیدند.[۶]

برخورد در ناحیه آرنج با لبه‌های تیز و غیره گاه باعث حس خواب‌رفتگی و ناراحتی در انگشت کوچک و انگشت انگشتری می‌شود. این امر به این خاطر است که عصب زند زیرین که از ناحیه آرنج می‌گذرد در این ناحیه بدون محافظ است، و این تنها ناحیه بدون حفاظت در میان اعصاب بدن است

استخوان بازو

استخوان بازو، یا هومروس، در قسمت پروکزیمال با کتف مفصل شده و مفصل شانه را می‌سازد. در قسمت انتها این استخوان با استخوانهای زند زبرین و زند زیرین مفصل آرنج را می‌سازد.

زند زبرین

زند زبرین یا رادیوس (Radius) استخوانی است بلند در سمت خارجی ساعد که موازی زند زیرین بوده و مچ دست را به آرنج متصل می‌نماید . این استخوان در بالا با کاپیتلوم استخوان بازو و در دیستال با استخوانهای اولنا و استخوانهای مچ (استخوان هلالی و زورقی) مفصل میشود.

عصب شعاعی

عصب شعاعی یا عصب رادیال (Radial nerve) از مهمترین اعصاب دست است. این عصب از تنه خلفی یا پشتی شبکه بازویی (C5, C6, C7, C8 و T1) خارج شده و در بازو موجب فعالیت عضله سه سر بازویی می‌شود. این عصب از زیربغل عبور کرده در قسمت‌های بالایی بازو در سمت داخل بازو قرار دارد سپس هر چه پایین‌تر میاید به سمت پشت استخوان بازو می‌رود. چسبیده به استخوان کم کم استخوان را دور زده و در قسمت‌های پایین‌تر در سمت خارجی آرنج و سر استخوان شعاعی قرار می‌گیرد.

این عصب در پایین‌تر از آرنج موجب حرکت تعدادی از عضلات ساعد و موجب حس قسمتی از دست می‌شود. قسمت اصلی از عصب رادیال عصب خلفی interosseous، تامین کنترل موتور به عضلات اکستانسور ساعد، کنترل مچ دست، انگشت شست و انگشتان است. آن را با رشته های حسی به کپسول پشتی مچ دست خاتمه مییابد.

دستگاه عصبی پیرامونی

دستگاه عصبی پیرامونی یا سامانهٔ عصبی محیطی (PNS) بخشی از دستگاه عصبی است که خارج از مغز و نخاع قرار دارد. دستگاه عصبی پیرامونی به دو بخش سامانه عصبی خودگردان (خودمختار) و سامانه عصبی سوماتیک (ارادی) تقسیم می‌شود. دستگاه عصبی پیرامونی دربرگیرنده ۱۲ جفت عصب مغزی و ۳۱ جفت عصب نخاعی و گره‌های عصبی متعدد است.

دستگاه عصبی پیرامونی شبکه گسترده‌ای از رشته‌های عصبی نخاعی و مغزی است که به مغز و نخاع متصل می‌باشند. این دستگاه دربرگیرنده سامانه عصبی پیکری (سوماتیک)، سامانه عصبی خودگردان و گیرنده‌های حسی است که به پردازش تغییرات پیرامون درونی و بیگانه کمک می‌کنند. این اطلاعات از طریق رشته‌های عصبی حسی درونی به رشته‌های عصبی مرکزی گسیل می‌شود.

سامانه عصبی خودگردان (رشته‌های عصبی خودمختار سمپاتیک، پاراسمپاتیک و احشایی) کنترل غیرارادی اندام‌های درونی، رگ‌ها، ماهیچه‌های قلبی و ماهیچه‌های صاف را بر دوش دارند. رشته‌های عصبی سوماتیک (پیکری) حس و حرکت ارادی پوست، استخوان‌ها، مفصل‌ها و ماهیچه‌های استخوانی را بر عهده دارند[۱][۲].

دستگاه عصبی پیرامونی مسیر ارتباطی بین دستگاه عصبی مرکزی و بقیه بدن می‌باشد که با تحریکات عصبی فعالیت‌های بدن را تنظیم می‌کند.

محتویات

    ۱ اعصاب مغزی در دستگاه عصبی محیطی
    ۲ اعصاب نخاعی در دستگاه عصبی محیطی
    ۳ عصب محیطی در دستگاه عصبی محیطی
    ۴ جستارهای وابسته
    ۵ منابع

اعصاب مغزی در دستگاه عصبی محیطی

از دوازده زوج عصب مغزی، زوج یکم (عصب بویایی) و دوم (عصب بینایی) جزو دستگاه عصبی مرکزی هستند.

دوازده زوج عصب مغزی عبارتند از:

۱. عصب بویایی

۲. عصب بینایی

۳. عصب اوکولوموتور برای نگاه کردن به اطراف (حرکات عضلات چشم)

۴. عصب تروکله آر برای حرکت دادن ماهیچهٔ مایل فوقانی چشم

۵. عصب تری ژمینال برای احساس تماس روی صورت

۶. عصب ابدوسنس برای حرکت دادن ماهیچهٔ رکتوس خارجی چشم

۷.عصب چهره‌ای (فاسیال) برای خندیدن، چشمک زدن و برای کمک به چشایی

۸. عصب وستیبولوکوکله آر برای کمک به حفظ تعادل، سکون و شنیدن

۹. عصب گلوسوفارنژیال برای بلعیدن و قورت دادن

۱۰. عصب واگ برای بلعیدن، صحبت کردن، فعالیتهای پاراسمپاتیک و هاضمه

۱۱. عصب نخاعی فرعی (اکسسوری) برای بالا انداختن شانه‌ها

۱۲. عصب هایپوگلوسال برای تقسیم بیشتر زبان به ناحیه‌های ماهیچه‌ای

از این ۱۲ عصب ۱۰ تای آن‌ها از ساقه مغز آغاز می‌شوند، و به استثنای چند مورد، بیشتر کنترل فعالیت سازه‌های آناتومی سر را به عهده دارند. عصب شماره ۱۰ اطلاعات حسی درونی را از شکم و سینه دریافت می‌کند و عصب شماره ۱۱ مسئول عصب‌دهی به ماهیچه‌های استرنوکلیدوماستوئید و تراپزیوس می‌باشد.
اعصاب نخاعی در دستگاه عصبی محیطی

۳۱ جفت عصب نخاعی در انسان وجود دارد که از نخاع منشعب می‌گردند.

همچنین ببینید:اعصاب نخاعی
عصب محیطی در دستگاه عصبی محیطی

اعصاب نخاعی و مغزی، اعصاب محیطی مربوط به خود را جهت انتشار به اندام‌های فوقانی و تحتانی، تنه و سر و گردن به وجود می‌آورند. به عنوان نمونه اعصاب نخاعی شبکه‌های عصبی زیر را ایجاد می‌کنند:

    شبکه گردنی
    شبکه بازویی
    شبکه کمری
    شبکه خاجی

از شبکه‌های عصبی فوق، اعصاب محیطی ایجاد می‌شوند که به اندام‌های هدف مربوطه می‌روند.

یک عصب محیطی ممکن است حسی، حرکتی و یا حسی-حرکتی باشد. اعصاب محیطی اندام‌های فوقانی و تحتانی حاوی رشته‌های عصبی سمپاتیک نیز هستند.عصب واگ که یک عصب محیطی حسی-حرکتی است به تنهایی دارای ۷۵٪ رشته‌های پاراسمپاتیک است.عصب فرعی(زوج یازدهم مغزی) فقط یک عصب محیطی حرکتی است.عصب رادیال یک عصب محیطی بوده که علاوه بر رشته‌های حسی و حرکتی حاوی رشته‌های عصبی سمپاتیک است.

عصب زیرزبانی

عصب زیرزبانی(به انگلیسی: Hypoglossal nerve) این عصب، زوج دوازده مغزی است که فقط عملکرد حرکتی دارد.عصب زیرزبانی از هسته هیپوگلوسال در پیاز نخاع مبدا می گیرد و عضلات داخلی و خارجی زبان را عصب رسانی می کند.

اعصاب مغزی

اعصاب مغزییا جمجمه ای(به انگلیسی: Cranial nerves) قسمتی از دستگاه عصبی محیطیهستند که از هسته‌های ساقه مغزمنشاء می گیرند ( به جز عصب بویایی و بینایی). تعداد اعصاب مغزی، دوازده جفت است. به غیر از اعصاب بویایی و بینایی که در حقیقت قسمتی از دستگاه عصبی مرکزیهستند، بقیه آن ها همانند اعصاب نخاعی، جزئی از دستگاه عصبی محیطی به شمارمی آیند. در ارتباط با نخاع، 31 جفت عصب نخاعیاز نخاع منشعب می شوند. از تفاوت‌های مهم این دو بخش دستگاه عصبی محیطی نسبت به هم، این است که در اعصاب مغزی برخلاف اعصاب نخاعی، تقسیم پیوسته و منظمی به ریشه‌های قدامی (پیشین) و خلفی (پسین) وجودندارد[۱]. این مسئله، بیشتر به علت تکامل و پیچیده تر بودن اعصاب مغزی در مقایسه با اعصاب نخاعی است. اعصاب مغزی، عملکرد حسی خالص یا حرکتی خالص و یا عملکرد حسی-حرکتی دارند. عصب بویایی و بینایی فقط حسی هستند، درحالی که اعصاب مغزی مربوط به حرکات چشم(زوج‌های 3،4،6)، زوج 11 و زیرزبانی(عصب دوازدهم) فقط نقش حرکتی دارند. برخی از این اعصاب، همانند زوج‌های 9،7،5 و 10 مختلط(حسی-حرکتی)هستند. عصب هشتم مغز، اساساً یک عصب حسی است که در تعادل بدن نیز نقش دارد.
محتویات

    ۱ نام و هسته‌های اعصاب مغزی
        ۱.۱ عصب بویایی(Olfactory nerve)
        ۱.۲ عصب بینایی(Optic nerve)
        ۱.۳ عصب حرکتی چشمی(Oculomotor nerve)
        ۱.۴ عصب قرقره ای(Trochlear nerve)
        ۱.۵ عصب سه شاخه(Trigeminal nerve)
        ۱.۶ عصب اشتقاقی(Abducens nerve)
        ۱.۷ عصب چهره‌ای (Facial nerve)
        ۱.۸ عصب دهلیزی حلزونی(Vestibulocochlear nerve)
        ۱.۹ عصب زبانی حلقی(Glossopharyngeal nerve)
        ۱.۱۰ عصب واگ(Vagus nerve)
        ۱.۱۱ عصب فرعی(Accessory nerve)
        ۱.۱۲ عصب زیرزبانی(Hypoglossal nerve)
    ۲ پانویس
    ۳ جستارهای وابسته
    ۴ منابع

نام و هسته‌های اعصاب مغزی

تعداد اعصاب مغزی دوازده جفت است که به ترتیب عبارتنداز:

    عصب بویایی
    عصب بینایی
    عصب حرکتی چشمی
    عصب قرقره ای
    عصب سه قلو یا سه شاخه
    عصب ابدوسنس
    عصب چهره ای
    عصب دهلیزی حلزونی
    عصب زبانی حلقی
    عصب واگ
    عصب فرعی
    عصب زیرزبانی

عصب بویایی (زوج یکم) و بینایی (زوج دوم) فاقد هسته هستند، درحالی که بقیه اعصاب مغزی دارای یک یا چند هسته می باشند.
عصب بویایی(Olfactory nerve)

به نام زوج یکم شناخته می‌شود و همانند عصب بینایی فاقد هسته است. اطلاعات بویایی برخلاف پیام های سایر حواس، از هسته‌های تالاموس عبور نمی‌کنند. مسیر بویایی به قشر مغز یک طرفه است و هم چنین برخلاف بسیاری از راه های حسی دیگر که به طرف قشر مغز می روند، تقاطع نمی‌کنند. عصب بویایی، بسیار کوتاه است.

عصب بویایی جزیی از دستگاه بویایی می باشد که این دستگاه از قسمت های زیر تشکیل شده است:

    اپی تلیوم بویایی.گیرنده‌های بویایی در این قسمت قرارمی گیرند. سلول های گیرنده‌های بویایی، فیبرهای عصب بویایی[۲] را می سازند. این نورون ها، دوقطبی هستند و آکسون آن ها ازطریق استخوان اتمویید وارد جمجمه می شود و در نهایت به پیاز بویایی.ref>Olfactory bulb

</ref> ختم می شوند.

    پیاز بویایی.
    مسیر بویایی که شامل راه بویایی و نوار بویایی است.
    نواحی قشری بویایی در نیمکره‌های مغزی.

عصب بینایی(Optic nerve)

زوج دوم مربوط به عصب بینایی بوده که جزئی از دستگاه بینایی است. ازنظر بافت شناسی، فیبرهای عصب بینایی از لایه هشتم شبکیه به نام لایه سلول های گانگلیون[۳] منشاء می گیرند. آکسون سلول های گانگلیون شبکیه که در لایه نهم قرارمی گیرند، عصب بینایی را می سازند. ازنظر رویان شناسی، شبکیه یک برآمدگی از مغز پیشین (قدامی) و عصب بینایی، ماده سفید مغز پیشین است[۴].هر عصب بینایی، در حدود یک میلیون آکسون از نوع سلولهای گانگلیون شبکیه را انتقال می دهد. بسیاری از سلول های عصب بینایی در ناحیه کیاسمای بینایی[۵] تقاطع می کنند و به طرف مقابل می روند و در طرف مقابل، راه بینایی[۶] را ایجادمی کنند. البته بسیاری دیگر از آکسون ها بدون تقاطع، در راه بینایی همان طرف سیرمی کنند. بعد از راه بینایی، حدود 90% فیبرهای عصب بینایی به هسته زانویی خارجی[۷] تالاموس وارد می شوند و بقیه به کالیکولوس فوقانی[۸](برجستگی فوقانی) و هسته پره تکتال[۹] مغز میانی می روند.

فیبرهایی که وارد هسته زانویی خارجی تالاموس می شوند، در تالاموس با نورون های مربوطه سیناپس می دهند و ازطریق تشعشع بینایی[۱۰] به "قشر بینایی اولیه" در لوب پس سری(Occipital lobe) می روند که ناحیه 17 برودمن نامیده می شود. "قشر بینایی ارتباطی" نیز در دستگاه بینایی نقش دارد و ناحیه 18 و 19 برودمن را شامل می شود. فیبرهای "قشر بینایی ارتباطی" به برجستگی فوقانی(کالیکولوس فوقانی) می روند که می تواند به هسته‌های اعصاب مغزی 4،3 و 6 از طریق برجستگی فوقانی جهت عمل عضلات چشم اثر گذارد. این مسیر(ارتباط قشر بینایی ارتباطی با برجستگی فوقانی)در تنگ کردن مردمک به هنگام نگاه کردن به یک شیء از نزدیک (بدون رفلکس نوری مردمکی) نیز شرکت می کند.

فیبرهایی از عصب بینایی که وارد دو برجستگی فوقانی از برجستگی‌های چهار گانه مغز میانی می شوند، بیشتر جهت چرخش چشم ها، سر و تنه نقش دارند. فیبرهایی که به هسته پره تکتال در مغز میانی می روند، ازطریق هسته پاراسمپاتیکی ادینگر-وستفال باعث تنگی مردمک ها به هنگام تاباندن نور می شوند (رفلکس نوری مردمک).
عصب حرکتی چشمی(Oculomotor nerve)

زوج سوم از اعصاب مغزی که فقط حرکتی است. این عصب به بسیاری از عضلات چشم عصب دهی می کند. رشته‌های پاراسمپاتیکی جهت تنگ کردن مردمک نیز ازطریق عصب سوم مغز انتقال می یابد. سومین عصب مغزی دو هسته در مغز میانی دارد:

    هسته حرکتی چشمی(هسته اکولوموتور) جهت عضلات چشم
    هسته ادینگر-وستفال جهت انقباض مردمک

عضلاتی که توسط زوج سوم مغزی عصب دهی می شوند:

    رکتوس فوقانی جهت حرکت کره چشم به بالا
    رکتوس تحتانی
    رکتوس داخلی جهت حرکت کره چشم به داخل
    مایل تحتانی
    بالا برنده پلک فوقانی

عصب قرقره ای(Trochlear nerve)

زوج چهارم مغزی است که هسته آن به همین نام در مغز میانی قراردارد. این عصب، عضله مایل فوقانی مربوط به چشم را عصب رسانی می کند. وظیفه ی این عضله، چرخش کره چشم به سمت پایین و داخل است.
عصب سه شاخه(Trigeminal nerve)

این عصب زوج پنجم مغزی است که عملکرد حسی-حرکتی دارد. نواحی پوست صورت، دندان ها، گونه، چانه، غشاهای مخاطی دهان و بینی، حس درد زبان و قسمت پیشانی توسط عصب سه شاخه عصب دهی می شوند. هسته‌های عصب سه شاخه عبارتنداز[۱۱]:

    هسته حرکتی عصب پنج (در پل مغزی)
    هسته حسی اصلی عصب پنج (در پل مغزی)
    هسته نخاعی عصب پنج (از پیاز نخاع تا قطعه C2 نخاع) که حسی است.
    هسته مزانسفالیک عصب پنج (در مغز میانی و ناحیه فوقانی پل مغزی) که در ارتباط با حس است.

آکسون های هسته حرکتی عصب پنج، به عضلات ذیل می روند که در عمل جویدن نقش دارند:

    تمپورالیس
    ماستر
    پتریگویید خارجی
    پتریگویید داخلی

عصب اشتقاقی(Abducens nerve)

زوج ششم مغزی است که هسته ای به نام ابدوسنس یا اشتقاقی در ناحیه ی پل مغزی دارد. عضله رکتوس خارجی ازطریق آن عصب می گیرد. عمل عضله رکتوس خارجی، حرکت کره چشم به خارج است.
عصب چهره‌ای (Facial nerve)

زوج هفتم را تشکیل می دهد که همانند زوج پنجم دارای شاخه‌های حسی-حرکتی است. عصب هفتم دارای چهار هسته است و نسبت به اعصاب محیطی دیگر، بیشتر درگیر می شود. آکسون‌های هسته حرکتی عصب چهره ای[۱۲] (هسته اصلی)، به عضلات صورت عصب رسانی می کنند. هسته حرکتی عصب هفتم در ناحیه پل مغزی قراردارد. عضلات دهان، بینی، پلک ها، ابروها، حرکت پوست سر و برخی از عضلات گردن توسط این عصب تغذیه می شوند. حس دو سوم پیشین زبان توسط عصب چهره ای تامین می گردد. عصب چهره ای، دارای فیبرهای پاراسمپاتیک جهت غدد اشکی، زیر فکی، زیر زبانی و مخاط بینی است.

فلج بل(Bell's palsy) که معمولاً شایع است، در آسیب های عصب هفتم ایجاد می شود. در این بیماری که به علت دیابت، تومورها و ... بروز می کند، عملکرد عضلات صورت سمت مبتلا با توجه به میزان آسیب، دچار اختلال می شود و به علت عملکرد صحیح عضلات در سمت سالم، چهره فرد نامتقارن می گردد.
عصب دهلیزی حلزونی(Vestibulocochlear nerve)

زوج هشتم از اعصاب مغزی است که خود از دو عصب تشکیل می گردد:

    عصب شنوایی(Audiatory nerve) یا حلزونی(Cochlear)
    عصب دهلیزی(Vestibular nerve)

عصب شنوایی در هسته کوکلئار-در ساقه مغز محل پیوند پل مغز با پیاز نخاع- ختم شده و در شنیدن نقش دارد. منطقه شنوایی در لوب گیجگاهی(تمپورال) قشر مغز قراردارد. منطقه شنوایی اولیه شامل نواحی 41 و 42 برودمن است و منطقه شنوایی ارتباطی در ناحیه 22 برودمن قراردارد. عصب دهلیزی به همراه عصب شنوایی بوده و در هسته وستیبولار ختم می شود. هسته وستیبولار در محل اتصال پل مغزی و پیاز نخاع قرارمی گیرد. عصب دهلیزی در تعادل و همچنین حرکات هماهنگ چشم ها در ارتباط با حرکات سر نقش دارد. از نشانه‌های آسیب عصب دهلیزی، سرگیجه، تهوع و نیستاگموس است[۱۳].
عصب زبانی حلقی(Glossopharyngeal nerve)

این عصب،زوج نهم از میان دوازده جفت عصب مغزی است که دارای اعمال حسی و حرکتی است. عصب نهم ازنظر حسی، یک سوم پشتی زبان، مخاط حلق، شیپور استاش، لوزه‌ها و پرده صماخ را عصب دهی می کند. فیبرهای حرکتی از این عصب مغزی به نواحی کام نرم و گلو فرستاده می شود. هسته‌های زوج نهم در پیاز نخاع قراردارند که عبارتنداز:

    هسته راه منزوی(جهت حس چشایی و عمومی)
    هسته آمبیگوس
    هسته سالیواتوری تحتانی

عصب زبانی حلقی همانند عصب حرکتی چشمی(زوج سوم)، عصب چهره ای (زوج هفتم) و زوج دهم (عصب واگ) حاوی فیبرهای پاراسمپاتیک است. فیبرهای پاراسمپاتیک زوج نهم به غده بناگوشی[۱۴] می روند.
عصب واگ(Vagus nerve)

دهمین زوج مغزی است که دارای فیبرهای حسی و حرکتی است. حدود ۷۵% فیبرهای پاراسمپاتیک، ازطریق عصب واگ انتقال می‌یابد. هسته‌های عصب واگ که در پیاز نخاع قراردارند عبارتنداز:

    هسته آمبیگوس[۱۵]
    هسته راه منزوی(جهت چشایی سطح اپیگلوت و حس عمومی)
    هسته خلفی واگ

بیشتر فیبرهای عصب واگ مربوط به فیبرهای آوران احشایی است. این فیبرها از نواحی دستگاه تنفس، گوارش و قوس آئورت می‌باشد که وارد هسته راه منزوی(هسته منزوی)می‌شوند. فیبرهای حرکتی عصب دهم، از هسته آمبیگوس منشاء می‌گیرد و به عضلات داخلی حنجره، حلق، قسمت فوقانی مری، عضله بالا برندهٔ کام و یک عضله خارجی حنجره بنام کریکوتیرویید می‌روند. تنظیم کشش تارهای صوتی مربوط به زوج دهم است، بنابراین در ضایعات آن ممکن است خشونت صدا[۱۶] بروز کند[۱۷]. فیبرهای پاراسمپاتیک (جزء پیش عقده‌ای) عصب واگ، به قلب، قفسه سینه و دستگاه گوارش می‌روند.
عصب فرعی(Accessory nerve)

زوج یازدهم مغزی که فقط حرکتی است و شامل دو قسمت می باشد:

    بخش مغزی به نام عصب فرعی جمجمه ای(Cranial accessory nerve)
    بخش نخاعی به نام عصب فرعی نخاعی(Spinal accessory nerve)

عصب فرعی جمجمه ای از هسته آمبیگوس در پیاز نخاع منشاء می گیرد و ازطریق عصب واگ به عضلات داخلی حنجره و کام نرم می رود. عصب فرعی نخاعی از شاخ پیشین پنج قطعه(سگمان)فوقانی(C1-C5) نخاع، منشاء می گیرد و عضلات جناغی-چنبری-پستانی[۱۸] و ذوزنقه ای[۱۹] را عصب دهی می کند. اگرچه اعصاب فرعی نخاعی و جمجمه ای در یک سانتیمتر اول، غلاف سخت شامه ای مشترکی دارند ولی هیچ گونه رشته ای بین آن دو مبادله نمی‌شود[۲۰].
عصب زیرزبانی(Hypoglossal nerve)

این عصب، زوج دوازده مغزی است که فقط عملکرد حرکتی دارد. عصب زیرزبانی از هسته هیپوگلوسال در پیاز نخاع مبدا می گیرد و عضلات داخلی و خارجی زبان را عصب رسانی می کند

دوزیستان

دوزیستان یک رده از مهره‌داران هستند که شامل ۲۵۰ جنس و ۲۵۰۰ گونه هستند.

بسیاری از دودمان‌های دوزیستان اولیه کالبدهای نسبتاً بزرگی را تکوین دادند و به مکان‌های مسکونی موجود دست یافتند و تبدیل به گیاهخواران و شکارچیان بسیاری از اقلام غذایی محیط‌های آبی، نیمه‌آبی و زمینی گردیدند. گرچه آنها باید کاملاً پرطاقت بوده و شاید در این جنبه با خزندگان برابری کرده باشند، ولی هنوز برای تولید مثل، نظیر قورباغه‌ها و سمندرهای امروزی، به آب وابسته بوده‌اند.[۱]

دوزیستان جدید کاملاً متفاوت از دوزیستانی هستند که حدود ۷۵ میلیون سال بر قلمرو زمین فرمان راندند. نیاکان دوزیستان امروزی احتمالاً طی اواخر دوران دیرین‌زیستی به‌وجود آمده‌اند: بدن آنها کوچک بود و با مناطق زیستی حاشیه‌ای سازگاری یافتند و از منابعی استفاده می‌کردند که مورد استفادهٔ خویشاوندان بزرگشان واقع نمی‌شد. شاید بدین‌طریق آن‌ها از رقابت با مهره‌داران بعدی گریخته باشند.[۲]

خزندگان از یک دودمان دوزیستی ابتدایی پدید آمدند که درنتیجهٔ تکامل تخمی که می‌توانست در محیط خشکی رشد کند، از وابستگی به آب آزاد شده بود. خزندگان بسرعت شاخه-شاخه شدند و در تمام محیط‌هایی که توسط پسر عموهای دوزیستی بزرگشان اشغال شده بود، گسترش یافتند و شکارچیان و رقبای موفقی گردیدند. دوزیستان بزرگ در اواخر دورهٔ تریاس بتدریج از میان رفتند.[۳]
رده بندی دوزیستان

    راسته دوزیستان دم‌دار که سمندرها در این راسته قرار دارند.
    راسته بی‌دمان که قورباغه‌ها در این راسته قرار دارند.
    راسته بی‌پائیان مانند ژیمنوفیون و سیسفلیان‌ها.

ویژگی های اختصاصی

    پوست برهنه، مرطوب و نرم است با غدد مخاطی زیاد که ترشحات غدد باعث نرم و مرطوب شدن پوست می‌شود. پولک یا فلس روی پوست وجود ندارد.
    دو جفت اندام حرکتی برای راه رفتن یا شنا کردن دارند. تعداد انگشتان بین ۵ - ۴ عدد است. بین انگشتان در انواعی پرده شنا دیده می‌شود مانند قورباغه.
    اسکلت کاملاً استخوانی است و مهره‌ها دنده ندارند.
    قلب از دو دهلیز جدا و یک بطن مشترک با ۳ جفت سرخرگهای خروجی از بطن است. گردش خون مضاعف و ناقص است.
    تنفس به‌وسیله آبشش‌ها، ششها، پوست و پوشش داخلی دهان انجام می‌شود.
    مغز دارای دو نیمکره رشد طولی یافته‌است. لوبهای بویایی رشد متوسط دارند و از مغز ۱۰ جفت اعصاب جمجمه‌ای جدا می‌شود.
    همانند ماهیها جانوران خونسردی هستند.
    لقاح در انواعی داخلی و در انواعی خارجی است. اکثراً هم تخم‌گذار هستند.

مهره‌داران

مُهره‌داران یکی از بزرگ‌ترین زیرشاخه‌های جانوران طنابدار هستند.
جانورانی که در این راسته هستند دارای یک رشته (نخاع) هستند که در راستای بدنشان به سمت پایین کشیده شده‌است. در مهره‌داران این رشته به وسیله ی ستون مهره‌ها نگه داری می‌شود. مهره‌داران بخش سترگی از جانواران استخواندار را در بر میگیرند و در بر دارنده ی بزرگ‌ترین و باهوش‌ترین حیوانات جهان می‌شوند. این زیرشاخه بیش از ۶۴۰۰۰ گونه از مهره‌داران را در بر می‌گیرد که به ۷ رده بخشبندی می‌شوند.

    پستانداران
    ماهی‌های غضروفی
    ماهی‌های بدون آرواره
    ماهی‌های استخوانی
    پرندگان
    خزندگان
    دوزیستان

پستانک‌دندانان

پستانک‌دندانان (نام علمی: Thelodonti) نام یک رده از زیرشاخه مهره‌داران است.