موضوع ازدواج را ممکن است از زبان بسیاری از کودکان در سن و سال اول دبستان شنیده باشید اما همه آن ها از روی کنجکاوی این سوال را می پرسند، برخلاف این کودکی که جدیدا در فضای نت شهرت یافته است.
به تازگی ویدیو جالبی از یک کودک 6 ساله فضای اینترنت را پر کرده است که به دنبال همسر می گردد. این کودک 6 ساله در حال صحبت با پدر و مادرش است و از اینکه هنوز 6 سال دارد بسیار عصبانی است و وسایلش را پرتاب می کند.
او می گوید که ای کاش 80 سال سن داشت و می توانست ازدواج کند اما حالا باید میلیون ها هفته صبر کند تا بتواند زن بگیرد. البته پدرش در میان صحبت ها به او یاد آور می شود که حداقل باید 626 هفته صبر کند تا 18 ساله شود. البته نظراتی که زیر این ویدیوها گذاشته شده است نشان می دهد که پدر او به دنبال برگزاری یک مراسم صوری برای آرام کردن این کودک است!!
زخم های کهنه معصومه دختری که به واقع معصوم است، سکانسهایی نه چندان دلچسب از فیلم زندگی خانواده قاسم بریسم را رقم زده است که بی شک تنها تصور آن و نه دیدنش برای خیلی از مردم سخت و غیرقابل تحمل باشد.
دیدن دختری که هر روز رشد می کند و قد می کشد اما با زجری کشنده، دختری که بازی کردن و خندیدن را مثل خیلی از دخترکان روستای دوسلق شهرستان شوش دوست دارد ولی توان آن را ندارد، شاید زجرآورترین صحنه های زندگی را برای مادری تشکیل می دهد که دوست دارد دخترش همانند سایر هم سن و سالانش بخندد، بازی کند و حرفهای شیرین و با نمک بر زبان جاری کند.
در حالیکه برای خیلی از ما تنها یک زخم کوچک، آه از نهادمان بلند می کند، معصومه پنج سال از زندگی کودکانه خود را در حالی پشت سرگذاشته که پوست بدنش خود به خود همیشه در حال جدا شدن بوده و این وضع یک زندگی کابوس وار را برای معصومه رقم زده و خنده را از لبان وی گرفته است.
مادرش که نشان می دهد سختی روزگاری که با این دختر پنج ساله پشت سرگذاشته، ضربات عمیقی به چهره اش وارد کرده است در توصیف وضع معصومه می گوید: دخترم دوست دارد بدون لباس باشد زیرا لباس ها بعد از چند ساعت به تنش می چسبند و باعث درد شدید وی می شوند و بعد از مدتی جدا کردن آنها از بدنش مثل کندن پوست یک انسان از بدنش عذاب آور می شود.
پدرش قاسم که نگاه کردن به صورتش می تواند تلخکامی ایامی که با زخمها و گریه های دخترش بر او گذشته را تداعی کند، یک روز کار می کند و چند روز بیکار است که در سالهای اخیر حتی در تامین مخارج اولیه زندگی خود و خانواده اش نیز مانده چه برسد به اینکه بتواند هزینه های سرسام آور درمان دخترش را تامین کند.
وی می گوید: خیلی سخته ببینی دخترت و پاره تنت جلوی چشمانت از زخمی هایی که خود به خود روی بندش ظاهر می شود، زجه بزند ولی نتوانی برایش کاری بکنی. ببینی مادرش شب و روز دعا می کند ولی کاری از دستمان برنیاید. زندگی ما با قحطی لبخند و خنده مواجه شده است.
پدر معصومه عنوان می کند: برخی مردم می گویند که پزشکان متخصصی در تهران هستند که توانایی درمان دخترم را دارند ولی دست ما به آنها نمی رسد چون توانایی این کار را نداریم و این ناتوانی، عذاب و ناراحتی من را بیشتر می کند.
قاسم این را هم می گوید که همین حالا هم شرمنده زن و بچه ام هستم زیرا هرچه دارم برای درمان معصومه فروخته ام و دیگر جایی برای درآمدزایی نیست. وقتی می خواهم با معصومه صحبت کنم تا بتوانم ناراحتیش را بیشتر درک کنم، فقط یک چیز را از او می شنوم. گریه، گریه و گریه و در نهایت دیدن چشمانی پر از اشک…
فرماندار شوش هم در این خصوص می گوید: از وضع آنها اطلاع داریم چند بار به آنها کمک شده ولی امکان درمان برای آنها میسر نشده است به هر حال این بیماری ظاهرا به گونه ای است که از بین 4.5 میلیون نفر، یک فرد به آن مبتلا می شود به گونه ای که پوست بدن فرد بدون دخالت عاملی، از بدن جدا می شود.
وقتی عکاس به پدر و مادرش می گوید که قصد دارد از بدنش عکس بگیرد و باید پیراهنش را بالا بزنیم مادرش با گریه می گوید: نمیشه. لباس به بدنش چسبیده است. اما اصرار ما باعث می شود مادر برخلاف میل باطنی دست به چنین کاری بزند تا با صحنه هایی دردآور مواجه شویم. مادر می گوید هر وقت می خواهم لباسهایش را از بدنش جدا کنم، معصومه تا حد مرگ، درد می کشد و گریه می کند.
معصومه را در حال زجه زدن در حین ملاقات پدر و مادرش با استاندار خوزستان برای اولین بار دیدم. همه افرادی که در آنجا بودند تحت تاثیر بیماری دخترک قرار گرفته بودند و من با خود فکر می کنم که این درد و رنجی که معصومه بابت این زخمهای بی درمان تحمل می کند ممکن برای بچه های هر کدام از ما رخ دهد. پس به شکرانه سلامتی فرزندانمان که می توانیم با دیدن لبخندشان، تا اوج خوشبختی پرواز کنیم و با دیدن دویدنشان گل از گلمان بشکفد باید امثال معصومه بریسم را دریابیم.
نحوه یاری رسانی به معصومه
بر همین اساس شماره کارت 6273533100563938 نزد بانک تجارت به نام قاسم بریسم برای کمک به این دختر اعلام می شود.
همچنین هموطنان برای دریافت اطلاعات بیشتر از وضع این دختر شش ساله می
توانند با شماره 09163344202 به نام علی نواصر نیز تماس بگیرند.
منبع : مهر نیوز
رسم پوشیدن لباس عروس به رنگ سفید، به دوران ملکه ویکتوریا برمیگردد.
پیش از آن عروس ها، بسته به موقعیت اجتماعی خود، انواع متنوعی از رنگ ها و
مواد را برای لباس عروس انتخاب میکردند. در آن روزگار رنگ سفید نشانه
پاکی و عفت نبود، بلکه رنگ آبی دارای این معنا بود. در حقیقت بسیاری از
زنان به همین دلیل رنگ آبی را برای لباس عروسی خود انتخاب میکردند. از
طرفی رنگ سفید نشانه ثروت و توانگری بود.
ازدواج ملکه
ویکتوریا با پسر عموی خود شاهزاده آلبرت در سال 1840، بیشترین تاثیر را بر
مراسم عروسی گذاشت. ملکه ویکتوریا نخستین فرد سلطنتی نبود که پیراهن عروس
سفید رنگ پوشید، اما نخستین فرد در دوره مدرن بود.
تازه این سایت مثل دکترها و جادوگرها هیچ مبلغی از شما دریافت نمیکنه و رایگان است.
همچنین این سایت تصویری از افراد مشهور نیز داره (زن و مرد) که شما میتوانید در صورت نداشتن همسر از آن تصاویر استفاده کنید! شما میتوانید از جرج بوش تا برد پیت، آنجلینا جولی و… را انتخاب کنید یا اگر هم تصویر همسرتان را دارید، تصویر او را آپلود کنید!!
قدم به قدم با ما باشید تا به شما چهره فرزند آینده تان را نشان دهیم
1- ابتدا وارد سوید: www.makemebabies.com
2-در قسمت Upload Your Photo، عکسی از خود که چهره تان واضح باشد را وارد و آپلود کنید. روی go کلیک کنید. (فرمت تصویر باید Jpeg)
3-حالا عکس شما را نشان می دهد اگر نیاز به برش دارد انجام دهید و اگر احتیاجی ندارد روی Next کلیک کنید!
4-حالا شما باید چهره همسر خود را وارد کنید! شما میتواند از لیست تصایر افراد مشهور استفاده کنید یا چهره همسرتان را آپلود کنید.
5-اگر چهره همسرتان را وارد بعد از آپلود تصویر را به شما نشان می دهد
که اگر خواستید برش بدهید، اگر هم نخواستید روی next کلیک کنید.
اگر
از لیست افراد مشهور انتخاب کردید کار سادهتر است و شما بعد از آن صفحه
ثبت نام را میبینید که میتوانید از آن با کلیک Skip بگذرید!
6-حالا شما عکس خود و همسر خود را میبینید، زیر آن قابهایی را میبینید که یکی از یکی زیباتر است، یکی از آنها را انتخاب کنید تا تصویر کودک دلبندتان در آن قرار گیرد!
7-حالا باید جنسیت او را انتخاب کنید! شما می توانید تعیین کنید پسر باشد تا دختر! یا می توانید این انتخاب را به خود سایت بدهید! از آنجا که کار از محکم کاری عیب نمیکند یکبار پسر و دفعه دوم دختر انتخاب کنید.
8-حالا ملیت که مربوط به رنگ پوست میشود را تعیین کنید! آفریقا (سیاه پوست)، هند و اروپائی سفید پوست) یا مخلط… این سایت ادعا میکند اگر تعیین رنگ یا ملیت را به سایت بسپاریم که خودش اتوماتیک تشخیص دهد، تا 90 درصد به واقعیت نزدیک تر است!!! برای اینکار بگذارید حالت پیش فرض که همان Auto-Detcet باشد!
9-حالا اسم فرزند خود را نیز انتخاب کنید!
این تکیه کلام پیش از آن نیز به گوش بینندگان تلویزیون خورده بود. «علی صادقی» در یکی از سریالهایش از این جمله استفاده میکرد بنابراین برقنورد هنگامی که متوجه قضیه شد دیگر این جمله را به کار نبرد.
چندی پیش نیز علی صادقی بازیگر سریال زن بابا از نحوه کشف تکیه کلام «خوشگیل موشگیل» پرده برداشت و گفت: قبل از اینکه سرکار بیایم در کیش غواصی میکردم. دوستم که از قدیمیترین غواصان کیش است، این تکیه کلام را گفت و من هم خیلی خوشم آمد. به او گفتم سر کار زنبابا این تکیه کلام را میگویم و بعد از پایان سریال هم اسم تو را میآورم و تشکر میکنم.
تکیه کلامها بیشتر توسط بازیگران (و نه فیلمنامهنویسان) خلق میشوند. تکیه کلامهای مشهور آن چنان به نام بازیگرانشان پیوند میخورند که گاه جدا کردن آنها از بازیگر گوینده آن تکیه کلام غیرممکن است. این تکیه کلامها پس از بیان شدنشان به انحصار یک بازیگر خاص درمیآیند و بازیگر دیگری اجازه بیان آن را به خودش نمیدهد.
دکتر میرزا علیاکبرخان ناظمالاطبا در کتاب فرهنگ فارسیاش در تعریف تکیه کلام نوشته است: کلمهای که در تکلم داخل کنند، بدون آن که دارای معنی باشد. بعضی کسان به هنگام گفتگو کلمهای را که در بیان موضوع اثری ندارد مکرر بیان کنند و چنین کلمات را تکیه کلام آنان نامند. این تکیه کلام گاهی مبهمات است مانند بسیار، بهمان، چه چیز و ذلک و مانند آن و گاهی ترکیبی یا جملهای است که معنی اصلی آن مقصود گوینده نیست. گویند تکیه کلام فلان کس «چیز» است یعنی فلان در گفتار خود بیاراده و نظر به معنی خاصی کلمه «چیز» را بکرات بکار برد.
البته ناظمالاطبا فقط به سراغ تعریف تکیهکلامهایی رفته که از زبان مردم کوچه و بازار شنیده میشود. اگر او میخواست تکیهکلامهای تلویزیونی و سینمایی را هم تعریف کند باید مولفههای دیگری به متن توضیحیاش میافزود.
تکیهکلامهای مورد اشاره توسط بازیگران، کارگردانها و فیلمنامهنویسان و به منظور افزایش جذابیت نمایشی شخصیتها خلق میشوند. آنها حرفی را در دهان شخصیت میگذارند تا آن کاراکتر به واسطه آن جمله منحصر به فردش از دیگران متمایز شود و هویتی مستقل پیدا کند.
تکیهکلامها اگر درست و به جا به کار برده شوند، به شخصیتپردازی کار کمک میکنند. در صورتی که فیلم یا سریال از محبوبیت مردمی برخوردار باشد، تکیهکلامها دامنه فراگیرتری پیدا میکنند و برای مدتی در سطح جامعه دهان به دهان میچرخند. بنابراین تکیه کلامها میتوانند معیاری برای سنجش میزان محبوبیت و اقبال مردمی یک محصول نمایشی باشند.
سریالهایی که به یکباره گل میکنند و تبشان در سطح جامعه فراگیر میشود، به همان سرعت نیز تکیهکلامهایشان را به زبان گفتاری مردم تزریق میکنند.
یکی از بهترین نمونهها در این زمینه سریال «شبهای برره» است تاثیراتش بر فرهنگ گفتاری مردم را هنوز هم میتوان لمس کرد.
نکته قابل توجه این است که این تاثیر در گروه سنی کودکان و نوجوانان نفوذ و ماندگاری بیشتری دارد. حتما به یاد دارید که در زمان پخش سریال «شبهای برره» دیالوگهای این مجموعه تلویزیونی نحوه صحبت کردن بسیاری از دانشآموزان را تغییر داد و موجب گلایه و اعتراض مربیان مدارس شد.
اولیا و مربیان دانشآموزان به این خاطر زبان به گلایه گشودند که احساس میکردند آنگونه صحبت کردن در شان یک دانشآموز باشخصیت نیست. بنابراین تکیهکلامهای رایج شده زمانی مورد تایید گروههای اجتماعی قرار میگیرند که واجد اصول زیبایی شناسانه و اخلاقی باشند.
کارگردانها و فیلمنامهنویسها در برابر استفاده از تکیهکلامها رویکردی دوگانه دارند. برخی از کارگردانها همچون رضا عطاران اعتقادی به تکیه کلام ندارند. در تمام سریالهایی که او ساخته حتی یک تکیه کلام مشهور هم نمیتوانیم پیدا کنیم.
این کارگردان بیشتر متکی به شوخیهای تصویری است و احتمالا به همین خاطر نیز به سمت این گونه شوخیهای کلامی نمیرود.
اما در عوض مهران مدیری با هر سریالش چند تکیه کلام از خودش به جا میگذارد. احتمالا معروفترین و کوتاهترین تکیه کلام او همان کلمه بهبه، بهبه است که مردم کوچه و بازار ناخودآگاه آن را زیاد به کار میبرند. اگر یادتان باشد این جمله را مسعود شصتچی (مرد هزار چهره و دو هزار چهره) در مواجهه با موقعیتهای خطرناک یا لذتبخش به کار میبرد.
همین الان اگر بایگانی حافظهمان را مرور کنیم به تکیهکلامهایی برمیخوریم که سالها و سالها از تولد آنها میگذرد: دیجیتالم کجا بود؟ (بدون شرح) همونی که توی فیلم بود (ساعت خوش)، «حمل بر خودستایی نباشه» (شمسالعماره)، «پشهها روزها کجا میرن؟!» (پاورچین) و…
تکیه کلام خوب جمله یا اصطلاحی است که توی ذوق نزند. یعنی به زور در دهان شخصیت گذاشته نشده باشد. تکیه کلام در یک لحظه خلق میشود. افرادی که تلاش میکنند با برنامهریزی قبلی یکی از آنها را تولید کنند و در گروه مخاطبانشان رواج دهند، معمولا تلاششان با شکست مواجه میشود.
یکی از دانش آموزان این دبیرستان در مصاحبه با یکی از خبرگزاری ها گفته است : “این خیلی طبیعی است. وقتی که ما از تعطیلات تابستانی بر می گردیم هزاران نفر شکم هایشان بالا آمده است!”.
به شهادت آمار مرکز کنترل بیماری ها (Center of disease control)، ایالات متحده آمریکا بیشترین میزان بارداری نوجوانان زیر ۲۰ سال را در سراسر جهان دارد. بارداری نوجوانان باعث بروز مشکلات عدیده ای هم چون ترک تحصیل کودکان ، تنها ماندن برای تمام عمر و به دوش کشیدن مسوولیت فرزند ناخواسته و طرد شدن توسط خانواده می شود.
این آمار در حالی ارایه شده است که در کشور آمریکا آموزش های جنسی از سنین کودکی در مدارس به دانش آموزان داده می شود و این کشور سالانه ملیاردها دلار صرف آموزش روش های ضد بارداری می کند.
زوج امریکایی ساکن شهر اورلاندو که دنیای دیزنی و عشق ابدی در آن قرار دارد اولین شهری است که عکس سلفی بعد از طلاق را بر روی اینستاگرام گذاشته است. انگار شعار Happily ever after برای طلاق هم در این شهر کاربرد دارد.
زوج فوق که فقط ۳ سال با هم زندگی کرده بودند قول دادند که بعد از طلاق هم دوستان خوبی بمانند و برای ثبت دوستی خوب عکس سلفی خندان خود را به یادگار گرفتند.
این موشها با نام علمی «Heterocephalus glaber» که بومی شرق آفریقا هستند، میتوانند تا 30 سال زنده مانده و تا آخر عمر بدون ابتلا به سرطان و سلامت زندگی کنند.مجله ساینس در زمان اعلام منتخب خود برای عنوان مهرهدار سال، به ذکر مقالههای پژوهشی منتشر شده در سال جاری توسط ورا گوربونوآ و آندره سلوانوف از دانشگاه روچستر در مورد بیولوژی موش کور و قابلیت منحصربفرد آن در مقابله با سرطان پرداخت.
گوربونوآ و سلوانوف امیدوارند کار آنها بر روی موشهای کور که کمتر کسی به آنها علاقمند است، در آینده بتواند به درمانهای بالینی برای جلوگیری یا کنترل سرطان در انسانها منجر شود؛ اگرچه محققان هشدار دادند که هرگونه راهحل پزشکی نیازمند زمان است.
این مطلب در ادامه میافزاید: دهها پرونده قتل بر روی میز یکی از قضات دادگاه شهر "ملبورن" قرار دارد که اکثر این پرونده ها به دلیل مسائل ناموسی است که بعد از انجام عملیات تبادل همسر به وجود آمده است.
کشتی کاملا متروکه بود. باز هم یک کشتی ارواح دیگر خود را به ساحل رسانده بود. آیا این کشتی آنقدر به مثلث برمودا نزدیک بود که نیروهای اسرارآمیز آن منطقه خدمه را ناپدید کرده باشند؟ یا شاید روسیه به دلایلی کشتیهای آمریکایی را به تسخیر خود درمیآورد؟ به واقع در آن روز کذایی چه اتفاقی برای کشتی کارول ای – دیرینگ و خدمه آن افتاد؟!
یازده نفر خدمه کشتی رفته بودند. کشتی تبدیل به یک کشتی ارواح شده بود که روی امواج سواحل کارولینای شمالی به این سو و آن سو میرفت. کارول ای – دیرینگ ذغال حمل میکرد. کاپیتان کشتی و پسرش «ویلیام و اسای.حریت» در سال 1920 و قبل از ترک بندر نورفولک در ویرجینیا خدمه خود را استخدام کرده و به راه افتاده بودند. کمی پس از شروع سفر کاپیتان بیمار شد. کشتی در بندر «لوس» در «دراور» پهلو گرفت و کاپیتان و پسرش که ناخدای دوم کشتی هم بود از آن پیاده شدند و کشتی را به خدمه کار کشته آن سپردند. کارکنان کشتی یک کاپیتان تازه به نام «ویلیس ورمل» که مردی 66 ساله بود را انتخاب کردند و او هم «چارلز بی.مک للان» را دستیار خود کرد.
ناپدید شدن 9 کشتی
فـرضیات ارائـه شــده
طی انجام بررسیهایی پیرامون علت ناپدید شدن خدمه این کشتی، فرضیات مختلفی برای آن ارائه شد که مهمترین آنها عبارتند از:
دزدان دریایی: کاپیتان پارکر عضو هیات کشتی رانی ایالات متحده مطمئن بود کار دزدان دریایی است. او میگفت دزدان دریایی هنوز هم وجود دارند و حتما گروهی از آنان مسئول این ناپدید شدنها هستند. ولی هیچ مدرک واقعی برای اثبات این فرضیه در دست نبود.
حمله روسها: پس از حمله ماموران افبیآی به مقر حزب کارگر روسیه در شهر نیویورک، اوراقی کشف شد که در آن از اعضای حزب خواسته شده بود کشتیهای آمریکایی را تسخیر کرده و به روسیه برسانند. همین کشف باعث شد که گروهی حادثه کشتی کارول ای – دیرینگ را مربوط به این موضوع بدانند ولی واقعیت آن است که هنوز مدرکی نیست که اعضای این حزب به این دستور، عمل کرده باشند.
قاچاقچیان: فرضیه دیگر آن است که گروهی از قاچاقچیان موادمخدر که در منطقه باهاماس فعالیت میکردند کشتی را ربودهاند تا از آن به عنوان وسیله حمل محموله خود استفاده کنند. این کشتی آنقدر بزرگ بود که آنها میتوانستند یک محموله یک میلیون دلاری را با آن منتقل کنند. این فرضیه قابل قبول به نظر میرسد ولی برای آن هم مدرکی وجود ندارد.
شورش: کشمکشهای میان ورمل و خدمهاش و حرف و حدیثهای مربوط به آن، باعث شده که برخی این فرضیه را مطرح کنند که کارکنان کشتی شورش کردهاند. مسئول فانوس دریایی مطمئن است که مرد درون کشتی کاپیتان نبود. حتی او از افسران کشتی هم نبوده است. پس شاید نارضایتی از کاپیتان باعث بروز شورش میان کارکنان شده باشد که این موضوع هم ثابت نشده است.
مسائل ماوراءالطبیعه: شاید شایعترین علت که برای این اتفاق در آن دوران و دهههای پس از آن ذکر میشد همین موضوع بود. نویسندگان بیشماری این اتفاق را به مسائل ماوراءالطبیعه مربوط دانستند. کتابهای زیادی در این باره نوشته و فیلمهای بسیاری پیرامون «اسرار دریاها» ساخته شدند.
نتیجهگیریها