این تکیه کلام پیش از آن نیز به گوش بینندگان تلویزیون خورده بود. «علی صادقی» در یکی از سریالهایش از این جمله استفاده میکرد بنابراین برقنورد هنگامی که متوجه قضیه شد دیگر این جمله را به کار نبرد.
چندی پیش نیز علی صادقی بازیگر سریال زن بابا از نحوه کشف تکیه کلام «خوشگیل موشگیل» پرده برداشت و گفت: قبل از اینکه سرکار بیایم در کیش غواصی میکردم. دوستم که از قدیمیترین غواصان کیش است، این تکیه کلام را گفت و من هم خیلی خوشم آمد. به او گفتم سر کار زنبابا این تکیه کلام را میگویم و بعد از پایان سریال هم اسم تو را میآورم و تشکر میکنم.
تکیه کلامها بیشتر توسط بازیگران (و نه فیلمنامهنویسان) خلق میشوند. تکیه کلامهای مشهور آن چنان به نام بازیگرانشان پیوند میخورند که گاه جدا کردن آنها از بازیگر گوینده آن تکیه کلام غیرممکن است. این تکیه کلامها پس از بیان شدنشان به انحصار یک بازیگر خاص درمیآیند و بازیگر دیگری اجازه بیان آن را به خودش نمیدهد.
دکتر میرزا علیاکبرخان ناظمالاطبا در کتاب فرهنگ فارسیاش در تعریف تکیه کلام نوشته است: کلمهای که در تکلم داخل کنند، بدون آن که دارای معنی باشد. بعضی کسان به هنگام گفتگو کلمهای را که در بیان موضوع اثری ندارد مکرر بیان کنند و چنین کلمات را تکیه کلام آنان نامند. این تکیه کلام گاهی مبهمات است مانند بسیار، بهمان، چه چیز و ذلک و مانند آن و گاهی ترکیبی یا جملهای است که معنی اصلی آن مقصود گوینده نیست. گویند تکیه کلام فلان کس «چیز» است یعنی فلان در گفتار خود بیاراده و نظر به معنی خاصی کلمه «چیز» را بکرات بکار برد.
البته ناظمالاطبا فقط به سراغ تعریف تکیهکلامهایی رفته که از زبان مردم کوچه و بازار شنیده میشود. اگر او میخواست تکیهکلامهای تلویزیونی و سینمایی را هم تعریف کند باید مولفههای دیگری به متن توضیحیاش میافزود.
تکیهکلامهای مورد اشاره توسط بازیگران، کارگردانها و فیلمنامهنویسان و به منظور افزایش جذابیت نمایشی شخصیتها خلق میشوند. آنها حرفی را در دهان شخصیت میگذارند تا آن کاراکتر به واسطه آن جمله منحصر به فردش از دیگران متمایز شود و هویتی مستقل پیدا کند.
تکیهکلامها اگر درست و به جا به کار برده شوند، به شخصیتپردازی کار کمک میکنند. در صورتی که فیلم یا سریال از محبوبیت مردمی برخوردار باشد، تکیهکلامها دامنه فراگیرتری پیدا میکنند و برای مدتی در سطح جامعه دهان به دهان میچرخند. بنابراین تکیه کلامها میتوانند معیاری برای سنجش میزان محبوبیت و اقبال مردمی یک محصول نمایشی باشند.
سریالهایی که به یکباره گل میکنند و تبشان در سطح جامعه فراگیر میشود، به همان سرعت نیز تکیهکلامهایشان را به زبان گفتاری مردم تزریق میکنند.
یکی از بهترین نمونهها در این زمینه سریال «شبهای برره» است تاثیراتش بر فرهنگ گفتاری مردم را هنوز هم میتوان لمس کرد.
نکته قابل توجه این است که این تاثیر در گروه سنی کودکان و نوجوانان نفوذ و ماندگاری بیشتری دارد. حتما به یاد دارید که در زمان پخش سریال «شبهای برره» دیالوگهای این مجموعه تلویزیونی نحوه صحبت کردن بسیاری از دانشآموزان را تغییر داد و موجب گلایه و اعتراض مربیان مدارس شد.
اولیا و مربیان دانشآموزان به این خاطر زبان به گلایه گشودند که احساس میکردند آنگونه صحبت کردن در شان یک دانشآموز باشخصیت نیست. بنابراین تکیهکلامهای رایج شده زمانی مورد تایید گروههای اجتماعی قرار میگیرند که واجد اصول زیبایی شناسانه و اخلاقی باشند.
کارگردانها و فیلمنامهنویسها در برابر استفاده از تکیهکلامها رویکردی دوگانه دارند. برخی از کارگردانها همچون رضا عطاران اعتقادی به تکیه کلام ندارند. در تمام سریالهایی که او ساخته حتی یک تکیه کلام مشهور هم نمیتوانیم پیدا کنیم.
این کارگردان بیشتر متکی به شوخیهای تصویری است و احتمالا به همین خاطر نیز به سمت این گونه شوخیهای کلامی نمیرود.
اما در عوض مهران مدیری با هر سریالش چند تکیه کلام از خودش به جا میگذارد. احتمالا معروفترین و کوتاهترین تکیه کلام او همان کلمه بهبه، بهبه است که مردم کوچه و بازار ناخودآگاه آن را زیاد به کار میبرند. اگر یادتان باشد این جمله را مسعود شصتچی (مرد هزار چهره و دو هزار چهره) در مواجهه با موقعیتهای خطرناک یا لذتبخش به کار میبرد.
همین الان اگر بایگانی حافظهمان را مرور کنیم به تکیهکلامهایی برمیخوریم که سالها و سالها از تولد آنها میگذرد: دیجیتالم کجا بود؟ (بدون شرح) همونی که توی فیلم بود (ساعت خوش)، «حمل بر خودستایی نباشه» (شمسالعماره)، «پشهها روزها کجا میرن؟!» (پاورچین) و…
تکیه کلام خوب جمله یا اصطلاحی است که توی ذوق نزند. یعنی به زور در دهان شخصیت گذاشته نشده باشد. تکیه کلام در یک لحظه خلق میشود. افرادی که تلاش میکنند با برنامهریزی قبلی یکی از آنها را تولید کنند و در گروه مخاطبانشان رواج دهند، معمولا تلاششان با شکست مواجه میشود.