ملکوس یا مرکوس یکی از دیوها در اساطیر ایران در عصر باستان میباشد. او دیوی است که در پایان هزاره اوشیدر، سرما و زمستان سخت را پدید میآورد.[۱]
ملکوس در برخی منابع به صورت مالکو هم نوشته شدهاست. از جمله در کتابی با عنوان «اساطیر ملل آسیایی» که توسط دو نویسندهٔ آلمانی («جی-مناسک» و «م-سویمی») تألیف گردیده، دربارهٔ او میخوانیم:
پس از پایان دوران هوشیدر، سیل و طوفان فاجعه انگیزی بوقوع میپیوندد که بانی اصلی آن، مالکوی نفرت انگیز میباشد. مالکو یکی از نوادگان توری براتورش میباشد که گناه مرگ ِ زرتشت را بر گردن دارد.[۲]
در «فرهنگ پهلوی» (اثر: دکتر بهرام فره وشی) نیز، در مورد ملکوس یا مالکوس نزدیک به همین معنا ذکر گردیدهاست:
مالکوس نام باران و برف سنگینی است که قسمتی از روی زمین را ویران کرد، در حالیکه خبر این واقعه از پیش بوسیلهٔ اهورامزدا به جمشید داده شد تا ورجمکرت را بسازد و در آن کاملترین انواع ِ انسان و حیوان و گیاه را پناه دهد.[۳]
ملکوس در اوستا به صورت: Mahrku - sa آمدهاست و این همان کلمهٔ Mahrka میباشد که تعبیر مشهور مرگ از آن مشتق شدهاست.
همچنین بنابه روایت ِ بندهش، ملکوس با شخصی به نام براتروک رش در ارتباط است که از نژاد تور بود و زرتشت را کشت. ملکوس پس از هزارهٔ هوشیدر، با دینی که اساس آن جادو و پرستش پریان است، خواهد آمد و در آن زمان برای از بین بردن و نابود کردن مردم، مدّت سه سال بارانی سنگین خواهد بارید که ملکوسان نامیده میشود.