ام تی ال / دنیای اطلاعات

ام تی ال / دنیای اطلاعات

ام تی ال / دنیای اطلاعات

ام تی ال / دنیای اطلاعات

آموزش فریب پسران توسط دختران در یک سریال!!

آموزش فریب پسران توسط دختران در یک سریال!!
به گزارش ایران ناز به نقل از بی باک ،فارسی وان در سریالی به دختران آموزش داد که چگونه برای جذب پسران دام پهن کنند. شبکه فارسی وان که در ابتدا کار خود را با ترویج روابط نامشروع آغاز کرد، در سریال های اخیر شد پا فراتر نهاده و به دختران آموزش می دهد که چگونه برای جذب پسران دام پهن کنند.
در همین زمینه در یکی از سریال های این شبکه دختری که با دوست پسر خود در پارک قدم می زند خطاب به او می گوید: « برای اتاق خوابم وسایل زیبا و قشنگی خریده ام. دوست دارم که شما این وسایل را ببینید». دوستش در جواب می گوید: « به شرطی به خانه شما می آیم که شما تنها در خانه باشی.»
در این هنگام دختر با خوشحالی شرط دوست پسرش را پذیرفته و قول می دهد که شرایط را فراهم کند. گفتنی است در سریال های شبکه فارسی وان به زنان آموزش داده می شود که برای رسیدن به امیال نفسانی خویش به دنبال مردان راه بیفتند و سعی کنند برای به دام انداختن مردان به هر کاری از آرایش گرفته تا پوشیدن لباس های زننده و … دست بزنند.
نکته قابل تامل اینجاست که در تمامی سریال های این شبکه اینگونه نشان داده می شود که روابط نا مشروع از طرف زنان شروع می شود و این زنان هستند که به دنبال دام پهن کردن برای مردان و رسیدن به خواسته های نا مشروع خود هستند. این نکته خود گویای اهداف شوم مسئولان و سیاستگذاران این شبکه علیه ملت و مردم ایران است .

مردی که لامپ می‌خورد! (+عکس)

رسانه‌های دولتی چین اعلام کردند که یک مرد میانسال اهل این کشور اقدام به خوردن لامپ می‌کند!

به گزارش ایسنا، «ژانگ یوژیان» مردی اهل استان «هلونگ جیانگ»، روز گذشته در حضور تماشاگران بی‌شمار، اقدام به خوردن لامپ کرد.

 
به گزارش ایسنا، این مرد که حدودا 47 ساله است، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری شین‌هوا، افزود: من موفق شدم در مدت 120 ثانیه سه لامپ را با دندان‌هایم بشکنم و بخورم.البته پزشکان چینی هنوز علت و چگونگی این رفتار را متوجه نشدند.
 

پیرترین دو قلوهای بهم چسبیده مرد جهان

پیرترین دو قلوهای بهم چسبیده مرد جهان
رونی و دونی حالا ۶۰ ساله بوده و بعنوان پیرترین دو قلوهای مرد بهم چسبیده جهان زندگی پر فراز و نشیبی را گذرانده اند اما هرگز از موقعیت خود احساس بدی پیدا نکرده اند و حتی بدلیل مشهور شدن و مورد توجه جهانیان قرار گرفتن، خوشحال نیز هستند.
 
تیم های مستند سازی جلوی خانه آنها در دایتون اوهایو صف کشیده تا بتوانند رازهای زندگی آندو را به تصویر بکشند.

جیم برادر جوانترشان می گوید رونی و دونی چهار دست و چهار پا دارند و از این نظر به یکدیگر کمک کرده تا بر مشکلات زندگی غلبه نمایند. مائورین و وسلی پدر و مادر دوقلوها بارها تقاضای پزشکان را برای جداسازی آنها رد کردند و حاضر به ریسک پذیری نشدند.

پدر انها حتی حاضر نشد در قبال نشان دادن آنها در معرض دید عموم پول دریافت کند اما بعدا با بالا رفتن هزینه های پزشکی با آن موافقت کرد.

اجازه بدهید خدا ما را از هم جدا کند. این جمله ای است که بارها از زبان رونی و دونی و والدین آنها شنیده شده است.

اقدام باورنکردنی زنی برای نجات معشوقه اش+تصاویر

یک خانم عاشق برای اینکه بتواند معشوقه خود را از زندان نجات دهد دست به کار بسیار عجیبی زد. بر طبق قوانین زندان این زن می توانست یک شب را در زندان و در کنار نامزد خود سپری کند. او با چمدان وسایل خود را به زندان برد اما زمانی که مهلت حضور وی در زندان تمام شد در حال بازگشت بود که اتفاق عجیبی رخ داد.
 

اقدام باورنکردنی زنی برای نجات معشوقه اش+تصاویر
به گزارش ایران ناز این خانم نامزد خود را در چمدان پنهان کرده بود تا بتواند از زندان خارجش کند!! ماموران دلیل مشکوک شدن به این زن را سنگینی بیش از حد چمدانش به او مشکوک شدند و با تفکر اینکه چرا این زن مجبور است چمدان را برروی زمین بکشد و توانایی بلند کردن آن را ندارد، داخل چمدان را بازرسی کردند و ….
 
اقدام باورنکردنی زنی برای نجات معشوقه اش+تصاویر
 
اقدام باورنکردنی زنی برای نجات معشوقه اش+تصاویر

یک قرن انتظار برای تولد یک دختر!! (عکس)

یک قرن انتظار برای تولد یک دختر!! (عکس)

 برخی مواقع افراد چشم انتظار به خود سختی و رنج های زیادی می دهند تا به ارزوی دیرینه خود برسند.

 

برای رسیدن به هدف با هر محنتی جا خالی ننموده و چشم امید به لحظه دیدار دارند.به گزارش پارس ناز دختر خواهی یا پسر خواهی از جمله مسائل روز جامعه کنونی است که عده ای از خانواده ها با ان روبرو هستند.برخی زوجین حاضرند برای بچه دار شدن به هر دری بکوبند و پولها خرج نمایند تا صاحب فرزندی شوند.

 

برخی از انها هم اینقدر در فامیل پس دارند که در حسرت دختردار شدن مانده اند.سلسله خانواده سیلورتونز از ان جمله خانواده هایی است که از صد سال قبل تا کنون در حسرت یک دونه دختر مانده اند.

 

گویی مهر پسری بر پیشانی این خاندان خورده شده است.به قول معروف 4 پشت از این خاندان از سال 1913 تا کنون صاحب فرزند دختر نشده اند.

 

یک قرن انتظار برای تولد یک دختر!! (عکس)

به گزارش ایران ناز: اما اخیرا اتفاق جالب در این خاندان بوقوع پیوست و اولین دختر یک دونه غنچه لبخند را بر لب همگان جاری نمود.خانواده جرمی سیلورتون 43 ساله به همراه نامزدش جسی سیلورتون 36 ساله طلسم زاد و ولد را برای همیشه شکستند و روز خاصی را رقم زدند.

 

درخت خانوادگی سیلورتون از ابتدا با 5 پسر شروع شد.هنگامی که همگی ازدواج نمودند نتیجه همه تولدها چیزی جز پسر نبود.اما درخت خانوادگی مردان یکباره با تولد دختر در 9 سپتامبر قطع شد.دختر کوچولو در بیمارستان رویال دوون در سلامتی کامل بدنیا امد.

 

یک قرن انتظار برای تولد یک دختر!! (عکس)

جرمی می گوید وقتی سکه ای را به هوا می اندازی شانس تو در برنده شدن 50/50 است.هر چند که برخی ازبزرگان فامیل به من می گفتند که حرکات خانم من نشان می دهد که دختر دارد اما من انرا خرافاتی بیش نمی دانستم.اما هنگامی که سونوگرافی، حرف بزرگان خانواده را تایید نمود من متوجه شدم که انها موی خود را در اسیاب سفید ننموده اند.

 

یک قرن انتظار برای تولد یک دختر!! (عکس)

جرمی می گوید هنگامی که پزشکان خبر دختر دار شدنش را دادند مدت 5 دقیقه با مادرش صحبت می نموده و به وی خبر نوه دار شدن را تبریک گفته است.

 

 

اما نه مثل همیشه او این بار به مادرش گفت که صاحب نوه دختر شده است.به گزارش پارس ناز جرمی می افزاید همه به دخترم “پاپی”علاقه دارند. دو پسرم هری و اسکار او را همیشه راه می برند می ترسم در اینده خیلی لوس تربیت شود.

اقدام شگفت انگیز و جالب پسری برای دختر همسایه

بیشتر پسر بچه ها اگر برنده یک جایزه شوند ممکن است که پول جایزه را صرف خرید اسباب بازی و یا بازی های مختلف کنند اما ویات اربر، هشت ساله ، وقتی جایزه 1000 دلاری خود را به دختر 2 ساله همسایه شان به نام کارا که با سرطان خون دست و پنجه نرم میکند اهدا کرد، همسایگان خود را در محله ادواردویل در النویز متحیر کرد.

به گزارش ایران ناز این پسر کوچک گفت: می خواستم آن پول را به آنها بدهم زیرا نمی دانستم خودم با آن پول چکار کنم. این بیماری 90 درصد شانس درمان دارد و در حال حاضر کارا به درمان خوب پاسخ داده و پیش بینی می شود درمان او حدود دو سال و نیم طول بکشد.

 
اقدام شگفت انگیز و جالب پسری برای دختر همسایه
 
اقدام شگفت انگیز و جالب پسری برای دختر همسایه
 
اقدام شگفت انگیز و جالب پسری برای دختر همسایه

10 ابداع بزرگ 100 سال اخیر!

10 ابداع بزرگ 100 سال اخیر!
موزه علوم لندن به مناسبت سالگرد صد سالگی اش به انتخاب 10 ابداع از میان مجموعه ابداعات تاریخی این موزه پرداخته است که در نوع خود و در تاریخ بزرگترین و تاثیرگذارترین به شمار می روند این 10 انتخاب در معرض دید عموم قرار گرفت تا مردم نیز آرا خود را در زمینه مهمترین ابداعات صده گذشته ارائه کنند.

موزه ملی علوم لندن طی این برنامه در حدود 50 هزار رای دریافت کرده و در نهایت لیست برندگان این رای گیری را برای تعیین تاریخی ترین ابداع جهان منتشر کرده است.

رتبه اول / پرتو ایکس و رادیوگرافی: برنده اصلی این رای گیری با دریافت 9 هزار و 581 رای رادیوگرافی پرتو ایکس پزشکی است که به عنوان مهمترین ابداع صده گذشته در موزه علوم لندن انتخاب شده است.

در سال 1895 "ویلم رانتگن" فیزیکدان موفق به کشف پرتو ایکس شد و در ادامه کشف کرد این پرتو می‌تواند با کمک گرفتن از صفحه های عکاسی از میان اندامهای بدن عبور کرده و تصاویری از استخوانهای بدن به ثبت برسانند کشف رادیولوژی یکی از مهمترین تخصصها در پزشکی مدرن است که با سرعتی بالا توسعه پیدا کرد.

کشف پرتو ایکس نیز به بیشماری از بیماران طی صد سال گذشته کمکهای حیاتی کرده است و در دهه 1930 استفاده از این تجهیزات برای تشخیص بیماری ها و شکستگی ها بسیار گسترش پیدا کرد.

رتبه دوم / آنتی بیوتیک: در سال 1928 اولین آنتی بیوتیک جهان توسط "آلکساندر فلمینگ" و به واسطه هاگ قارچها کشف شد و در پی آن در اواسط دهه 1940 اولین پنی سیلین در جهان مورد استفاده بیماران قرار گرفت این ابداع فلمینگ که 6 هزار و 825 رای را به دست آورده است موجی جدید را در تولید داروهای نوین آغاز کرد.

رتبه سوم / کشف مارپیچ دوگانه: DNA بازسازی اولین مدل مولکول دی ان ای در سال 1953 توسط "فرانسیس کرک" و "جیمز واتسون" به عنوان مهمترین دستاورد علمی 6 هزار و 725 رای را به خود اختصاص داده است کشف این دو توانست درک عمیق تری از انتقال ژنتیکی موجودات زنده و چگونگی عملکرد سلولها به وجود آورد.

رتبه چهارم / کپسول آپولو 10: در حدود 40 سال پیش سه مرد با کمک این کپسول به دور ماه سفر کردند تا مقدمات اولین سفر بر روی سطح کره ماه به وجود آید، سفری که دو ماه پس از سفر مقدماتی آغاز شد این کشف 4 هزار و 649 رای را به دست آورده است.

رتبه پنجم / موتور راکت : V2 این راکت که در سال 1942 توسط "ورنر ون براون" ابداع شد ون براون سپس به استخدام ناسا درآمد و راکت Saturn V را که آپولو 11 را به ماه برد، ابداع کرد موتور راکت V2 برای قرار گیری در رتبه پنجم سه هزار و 985 رای را به دست آورده است.

رتبه ششم / راکت استفنسون: یا اولین لوکوموتیو بخار جهان که توانست انرژی را به صورت متحرک به جهانیان عرضه کند.

 طراح این لوکوموتیو، "رابرت استفنسون" آن را بر اساس اصول ابتدایی که در نهایت برای لوکوموتیوهای بخار به صورت استاندارد درآمد ساخته و با کمک آن به حمل و نقل کالا و انسانها در سرتاسر جهان پرداخت.

این ابداع نیز با کسب سه هزار و 533 رای در رتبه ششم قرار گرفته است.

رتبه هفتم / رایانه Pilot ACE :این ابداع با سه هزار و 472 رای یکی از ابتدایی ترین رایانه های الکترونیکی چند منظوره به شمار می‌رود و در زمان خود سریعترین رایانه جهان به شمار می رفته است.

دلیل انتخاب این رایانه در رتبه هفتم جایگاه ویژه آن در اولین نسل رایانه ها است که امروزه بشر را در خود غرق کرده اند.

رتبه هشتم / موتور بخار نیوکومن: سه هزار و 457 رای به این ابداع اختصاص یافته است. این موتور بخار در سال 1712 توسط "توماس نیوکومن" ابداع شد و توانست بحران انرژی زمان خود را از بین برده و منجر به تحولی بزرگ به نام انقلاب صنعتی شود با استفاده از این موتور امکان دسترسی به منابع پنهانی ذغال سنگ به وجود آمد و آغازی بر عصر وابستگی انسان به سوختهای فسیلی شد.

رتبه نهم / فورد مدل: T شرکت فورد با ابداع و تولید انبوه این خودرو توانست تجارت بزرگ و جدیدی را در دنیا به وجود آورد به صورتی که واژه "فوردیسم" به استعاره ای برای تولید هر محصول در مقادیر هنگفت تبدیل شد آرای جمع آوری شده برای این ابداع بزرگ سه هزار و 231 رای است.

رتبه دهم / تلگراف الکتریکی: به عنوان اولین ابزار الکتریکی ارتباطات از راه دور در سال 1837 توسط "چالز ویتستون" و "ویلیام کوک" ابداع شد این ابزار که با کسب دو هزار و 694 رای در رتبه دهم قرار گرفته است و در واقع اولین استفاده از الکتریسیته برای ارتباطات از راه دور به شمار رفته و بنیانگذار اولین شبکه ارتباطی اجتماعی شناخته می‌شود.

قربانی اسیدپاشی: سرم سوراخ شده!

«من بار‌ها سوختن دست را با بخار آب یا قابلمه و... تجربه کردم اما این سوختن متفاوت بود. لباس‌هایم در تنم پودر شد. مردم من را به مغازه‌ای بردند و سریع به صورتم آب پاشیدند. یک قسمت از سر من سوراخ شده، یکی از قرنیه‌هایم را از دست داده‌ام و بدنم به شدت آسیب دیده است.»
این گوشه‌ای از بیان حادثه توسط یکی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان است.
با نگاهی به آمار از بین ۱۳ مورد اسیدپاشی‌ای که در ده سال گذشته اتفاق افتاده است و البته به صورت رسمی اعلام شده است، ۱۰ مورد آن انگیزه‌های شخصی بوده و ۳ مورد هم انگیزه عامل اسیدپاشی نامعلوم بود.
انگیزه‌هایی از قبیل جواب رد شنیدن در خواستگاری، انتقام پدر شوهر از عروسش به خاطر طلاق از پسر، تصمیم جدایی از همسر، ظلم پدرانه، ازدواج همسر، تصور اشتباه درباره مزاحمت تلفنی برای همسر اسیدپاش، اعتیاد پدر قربانی و فروش جهاز دختر و حسادت زنانه مسیر زندگی قربانیان را تغییر داد.
اگر انسان می‌خواهد عمق فاجعه را درک کند در کنار شنیدن ماوقع حادثه و دیدن عکس‌های موجود باید خود را یا خانواده خود را در چنین موقعیتی تصور کند تا ذره‌ای درد و رنج قربانی و خانواده‌اش را درک کند. از دست دادن زیبایی، شنوایی، چشم، پوست، نقص عضو، تخریب گردن و صورت و قفسه سینه تنها گوشه‌ای از پیامدهای این حرکت وحشیانه است.

در این روز‌ها همه فقط حرف اسیدپاشی را می‌زنند و تنها به اظهار همدردی اکتفا می‌کنند اما تنهایی، نگاه‌های خاص مردم، گوشه‌گیری و شاید تغییر مسیر زندگی سهم قربانی از دنیا باشد. دیگر قربانی می‌ماند و آیینه‌ای که حتی دلش نمی‌خواهد در آن نگاه کند. دیگر قربانی می‌ماند و پارچه‌ای که نیمی از صورتش را می‌پوشاند. دیگر قربانی می‌ماند و قربانی.
«برای این‌که خانواده‌ام را کمتر آزار دهم سعی می‌کنم سکوت کنم و از درد ناله نکنم.»
همین ۱۰ سال پیش، در آبان ماه سال ۸۳، آمنه بهرامی قربانی‌ای که در سیدخندان توسط خواستگار سابقش مورد اسیدپاشی قرار گرفت و بعد از هفت سال حکم عامل اسیدپاشی‌اش صادر شد و در ‌‌نهایت رضایت داد و یا داود روشنایی که یکسال بعد از وی مورد این حمله قرار گرفت و متهم هم ادعا می‌کرد که قربانی را اشتباه گرفته و به همین راحتی با زندگی یه انسان بازی کرد، این‌ها تنها نمونه‌هایی از قربانیان این حادثه هستند.

 قربانی اسیدپاشی

قوانین موجود قدرت بازدارندگی ندارند

درباره قوانین و انگیزه اسیدپاشی با یکی از جرم‌شناسان صحبت کردیم و وی معتقد بود که اصولا جرم یک پدیده اجتماعی است و متاسفانه جرم اسیدپاشی از جرم‌های به شدت ضداجتماعی محسوب می‌شود که در کشور ما سابقه‌ای حدود ۶۰ سال دارد.
سید مهدی حجتی گفت: اولین اسیدپاشی در کشور ما در سال ۳۴ رخ داد و آن هم اسیدپاشی روی یک قاضی دادگستری بود به دلیل اینکه کسی را به حبس محکوم کرده بود. همین امر باعث شد قانونگذار در سال ۳۷ بیاید و برای جرم اسیدپاشی قانونی را وضع کند.
وی ادامه داد: اما در واقع این قانونی که در سال ۳۷ تصویب شد تا حال حاضر دچار تغییر و تحولی نشده و هم‌اکنون هم دادگاه به استناد‌‌ همان قانون سال ۳۷ در قوانین مربوط به قصاص و دیه تصمیم می‌گیرند.
این وکیل دادگستری اظهار داشت: از طرفی اگر بخواهیم علت را جستجو کنیم باید بگوییم که قوانین فعلی قابلیت بازدارندگی را در برابر اسیدپاشی ندارند.
حجتی گفت: در واقع مجازات در قوانین باید جوری باشد که فرد مجرم با احتساب آن مجازات دیگر سمت جرم نرود. در حالی که این قانون اسیدپاشی فاقد این ویژگی است و شاهد آن هم وقایع سالیان گذشته است.

قربانی اسیدپاشی

دسترسی آسان به اسید در ایران

وی ادامه داد: یکی از معضلات ما این بحث تسهیل دسترسی به این مایع است. این مایع به راحتی در دسترس همگان قرار می‌گیرد و هیچ گونه رهگیری آن هم امکان‌پذیر نیست در صورتی که در برخی از کشورهای دنیا فروشنده مواد منفجره یا مضر برچسب و کد رهگیری‌ای دارد که مشخص می‌کند این ماده را چه کسی خریده و در کجا می‌خواهد استفاده کند ولی متاسفانه در کشور ما اینگونه نیست.

این حقوقدان در خاتمه افزود: درباره انگیزه هم باید بگویم که اغلب آن‌ها انگیزه‌های شخصی یا انتقام از جامعه است.

اسیدپاشی اقدامی تروریستی است

حجت الاسلام پورمحمدی، وزیر دادگستری با بیان اینکه نیروی انتظامی و دستگاه‌های ذیربط به دنبال شناسایی عاملان اسیدپاشی در اصفهان هستند، گفت: این اقدامات بی‌قاعده‌ای است که با هزینه کم، غافلگیرانه و راحت می‌توان آن را انجام داد.
وزیر دادگستری خاطر نشان کرد: ما خیلی نگران این موضوع هستیم و امیدواریم عاملان آن شناسایی شده و به مجازات برسند. همه مسئولان و دست اندرکاران با تمام قدرت و انگیزه در تلاش هستند تا این افراد را شناسایی کنند و همچنین امیدوارم دیگر اجازه بروز چنین حوادثی را ندهیم.

اشد مجازات برای عاملین اسیدپاشی و رسیدگی بدون نوبت به پرونده

همچنین غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، معاون اول قوه‌قضاییه هم گفت: قوه قضاییه در رابطه با عاملان ماجرای اسیدپاشی اصفهان پیگیر دستگیری این افراد هستند و آماده‌اند در صورت دستگیری به سرعت بازپرسی صورت گرفته و عاملان به اشد مجازات برسند. بسیار ناگوار است که خانمی جوان ظاهر خود را به طور کل تا پایان عمر از دست بدهد و علاوه بر رنج بیماری برای خود و خانواده و عذاب معالجه و تبعات پس از آن از هزینه درمان نیز رنج بکشد.
وی تصریح کرد: درست است که این اقدام قابل قصاص است و عاملان اینگونه اقدام حتماً باید مجازات شوند ولی باید مجازاتی بازدارنده در این مورد صورت گیرد تا دیگر کسی جرأت نکند دست به اینگونه اقدامات بزند.
اژه‌ای در مورد برخی خبر‌ها در این زمینه در سایت‌ها گفت: براساس اطلاعات جمع‌آوری شده در این زمینه تاکنون تأیید نشده است که این اقدامات به علت بی‌حجابی افراد صورت گیرد چرا که با توجه به ارتباطاتی که با این افراد گرفته شده است این افراد جزو بی‌حجاب‌ها نبوده‌اند و اطلاعاتی که در برخی سایت‌ها آمده است تأیید شدنی نیست. این پرونده در خارج از نوبت رسیدگی خواهد شد.

جام جم

سعدی

ابومحمد مُصلِح‌الدین بن عَبدُالله نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین (۵۸۵ یا ۶۰۶ – ۶۹۱ هجری قمری، برابر با: ۵۶۸ یا ۵۸۸ - ۶۷۱ هجری شمسی) شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. آوازهٔ او بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی اوست. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان‌جاست که به وی لقب استاد سخن و شیخ اجل داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات و دیوان اشعار اوست که به این سه اثر کلیات سعدی می‌گویند

محتویات

    ۱ زندگی‌نامه
        ۱.۱ اختلاف نظر در تاریخ تولد و فوت
    ۲ آثار
        ۲.۱ بوستان
        ۲.۲ گلستان
        ۲.۳ غزلیات
        ۲.۴ مواعظ
    ۳ نمونه‌هایی از غزل‌های سعدی
    ۴ شعر بنی‌آدم
    ۵ سعدی از نگاه دیگران
        ۵.۱ آن چه سعدی دربارهٔ خویش می‌سراید
        ۵.۲ در ستایش سعدی
        ۵.۳ در نقد سعدی
    ۶ آرامگاه
    ۷ روز سعدی
    ۸ جستارهای وابسته
    ۹ پانویس
    ۱۰ منابع و مراجع
    ۱۱ پیوند به بیرون

زندگی‌نامه
برگه‌ای از بوستان سعدی نوشته شده در بخارا به سال ۱۵۳۹ میلادی. این اثر ارزشمند امروزه در موزه هنر نلسون اتکینز واقع در کانزاس سیتی در ایالات متحده نگاهداری می‌شود.

سعدی در شیراز زاده شد.[۲]وی کودکی بیش نبود که پدرش در گذشت. در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب می‌رفت و مقدمات دانش را می‌آموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به ویژه حمله سلطان غیاث‌الدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز به دست آوردن دانش در سر نداشت برآن داشت شیراز را ترک نماید.[۳] سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» می‌نامد). سعدی، از حضور خویش، در نظامیه بغداد، چنین یاد می‌کند:

مرا در نظامیه ادرار بود

شب و روز تلقین و تکرار بود

نکته در خور توجه، رفاه دانشمندان در این زمانه، بود. خواجه نظام الملک طوسی، نخستین کسی بود که مستمری ثابت و مشخصی برای مدرسین و طلاب مدارس نظامیه، تنظیم نمود. این امر، موجب شد تا اهل دانش، به لحاظ اجتماعی و اقتصادی، از جایگاه ویژه و امنیت خاطر فراوانی بهره‌مند شوند.[۴]

غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین عمر سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. این شهاب الدین عمر سهروردی را نباید با شیخ اشراق، یحیی سهروردی، اشتباه گرفت. معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بوده‌است که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد. پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای گوناگونی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کرده‌است. در این که سعدی از چه سرزمین‌هایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمی‌توان بسنده کرد و به نظر می‌رسد که بعضی از این سفرها داستان‌پردازی باشد (موحد ۱۳۷۴، ص ۵۸)، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده‌است[نیازمند منبع] و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنین، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.

سعدی در حدود ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف مجاور شد. حاکم فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی(۶۲۳-۶۵۸) بود که برای جلوگیری از هجوم مغولان به فارس به آنان خراج می‌داد و یک سال بعد به فتح بغداد به دست مغولان (در ۴ صفر ۶۵۶) به آنان کمک کرد. در دوران ابوبکربن سعدبن زنگی شیراز پناهگاه دانشمندانی شده بود که از دم تیغ تاتار جان سالم بدر برده بودند. در دوران وی سعدی مقامی ارجمند در دربار به دست آورده بود. در آن زمان ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعد بن ابوبکر که تخلص سعدی هم از نام او است به سعدی ارادت بسیار داشت. سعدی بوستان را که سرودنش در ۶۵۵ به پایان رسید، به نام بوبکر سعد کرد. هنوز یکسال از تدوین بوستان نگذشته بود که در بهار سال ۶۵۶ دومین اثرش گلستان را بنام ولیعهد سعدبن ابوبکر بن زنگی نگاشت و خود در دیباچه گلستان می‌گوید. هنوز از گلستان بستان بقیتی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.[۳]

سعدی جهانگردی خود را در سال ۱۱۲۶ آغاز نمود و به شهرهای خاور نزدیک و خاور میانه، هندوستان، حبشه، مصر و شمال آفریقا سفر کرد (این جهانگردی به روایتی سی سال به طول انجامید)؛ حکایت‌هایی که سعدی در گلستان و بوستان آورده‌است، نگرش و بینش او را نمایان می‌سازد. وی در مدرسه نظامیه بغداد دانش‌آموخته بود و در آنجا وی را ادرار (ادرار به فتح الف به معنی سرا یا حجره) بود. در سفرها نیز سختی بسیار کشید، او خود گفته‌است که پایش برهنه بود و پاپوشی نداشت و دلتنگ به جامع کوفه درآمد و یکی را دید که پای نداشت، پس سپاس نعمت خدایی بداشت و بر بی کفشی صبر نمود. آن طور که از روایت بوستان برمی آید، وقتی در هند بود، سازکار بتی را کشف کرد و برهمنی را که در آنجا نهان بود در چاله انداخت و کشت؛ وی در بوستان، این روش را در برابر همه فریبکاران توصیه کرده‌است. حکایات سعدی عموماً پندآموز و مشحون از پند و و پاره‌ای مطایبات است. سعدی، ایمان را مایه تسلیت می‌دانست و راه التیام زخم‌های زندگی را محبت و دوستی قلمداد می‌کرد. علت عمر دراز سعدی نیز ایمان قوی او بود.[۵]
اختلاف نظر در تاریخ تولد و فوت
آرامگاه سعدی

بر اساس تفسیرها و حدس‌هایی که از نوشته‌ها و سروده‌های خود سعدی در گلستان و بوستان می‌زنند، و با توجه به این که سعدی تاریخ پایان نوشته شدن این دو اثر را در خود آن‌ها مشخص کرده‌است، دو حدس اصلی در زادروز سعدی زده شده‌است. نظر اکثریت مبتنی بر بخشی از دیباچهٔ گلستان است (با شروع «یک شب تأمل ایام گذشته می‌کردم») که براساس بیت «ای که پنجاه رفت و در خوابی» و سایر شواهد این حکایت، سعدی را در ۶۵۶ قمری حدوداً پنجاه‌ساله می‌دانند و در نتیجه تولد وی را در حدود ۶۰۶ قمری می‌گیرند. از طرف دیگر، عده‌ای، از جمله محیط طباطبایی در مقالهٔ «نکاتی در سرگذشت سعدی»، بر اساس حکایت مسجد جامع کاشغر از باب پنجم گلستان (با شروع سالی «محمد خوارزمشاه، رحمت‌الله علیه، با ختاب رای مصلحتی صلح اختیار کرد») که به صلح محمد خوارزمشاه که در حدود سال ۶۱۰ بوده‌است اشاره می‌کند و سعدی را در آن تاریخ مشهور می‌نامد، و بیت «بیا ای که عمرت به هفتاد رفت» از اوائل باب نهم بوستان، نتیجه می‌گیرد که سعدی حدود سال ۵۸۵ قمری، یعنی هفتاد سال پیش از نوشتن بوستان در ۶۵۵ قمری، متولد شده‌است. بیشتر پژوهندگان (از جمله بدیع‌الزمان فروزانفر در مقالهٔ «سعدی و سهروردی» و عباس اقبال در مقدمه کلیات سعدی) این فرض را که خطاب سعدی در آن بیت بوستان خودش بوده‌است، نپذیرفته‌اند. اشکال بزرگ پذیرش چنین نظری آن است که سن سعدی را در هنگام مرگ به ۱۲۰ سال می‌رساند. حکایت جامع کاشغر نیز توسط فروزانفر و مجتبی مینوی داستان‌پردازی دانسته شده‌است، اما محمد قزوینی نظر مشخصی در این باره صادر نمی‌کند و می‌نویسد «حکایت جامع کاشغر فی‌الواقع لاینحل است». محققین جدیدتر، از جمله ضیاء موحد (موحد ۱۳۷۴، صص ۳۶ تا ۴۲)، کلاً این گونه استدلال در مورد تاریخ تولد سعدی را رد می‌کنند و اعتقاد دارند که شاعران کلاسیک ایران اهل «حدیث نفس» نبوده‌اند بنابراین نمی‌توان درستی هیچ‌یک از این دو تاریخ را تأیید کرد.
آثار

از سعدی آثار بسیاری در نظم و نثر برجای مانده‌است:

    بوستان: منظومه‌ای است حاوی حکایات اخلاقی.
    گلستان: به نثر مسجع.
    دیوان اشعار: شامل غزلیات و قصاید و رباعیات و مثنویات و مفردات و ترجیع‌بند و غیره (به فارسی) و چندین قصیده و غزل عربی.
    مواعظ: کتابی است چون دیوان اشعار.
        صاحبیه: مجموعه چند قطعه فارسی و عربی است که سعدی در ستایش شمس‌الدین صاحب دیوان جوینی، وزیر اتابکان سروده‌است.
        قصاید سعدی: قصاید عربی سعدی حدود هفتصد بیت است که بیشتر محتوای آن غنا، مدح، اندرز و مرثیه‌است. قصاید فارسی در ستایش پروردگار و مدح و اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان آمده‌است.
        مراثی سعدی: قصاید بلند سعدی است که بیشتر آن در رثای آخرین خلیفه عباسی المستعصم بالله سروده شده‌است و در آن هلاکوخان مغول را به خاطر قتل خلیفه عباسی نکوهش کرده‌است. سعدی چند چکامه نیز در رثای برخی اتابکان فارس و وزرای ایشان سروده‌است.
        مفردات سعدی: مفردات سعدی شامل مفردات و مفردات در رابطه با پند و اخلاق است.
    رسائل نثر:
        کتاب نصیحةالملوک
        رساله در عقل و عشق
        الجواب
        در تربیت یکی از ملوک گوید
        مجالس پنجگانه
    هزلیات سعدی

از میان چاپ‌های انتقادی آثار سعدی دو تصحیح محمدعلی فروغی و غلامحسین یوسفی از بقیه معروف‌ترند.[نیازمند منبع]
بوستان
شعری از گلستان

بوستان کتابی است منظوم در اخلاق در بحر متقارب (فعولن فعولن فعولن فعل) و چنان‌که سعدی خود اشاره کرده‌است نظم آن را در ۶۵۵ ه‍. ق. به پایان برده‌است. کتاب در ده باب تألیف و به ابوبکر بن سعد زنگی تقدیم شده‌است. معلوم نیست خود شیخ آن را چه می‌نامیده‌است. در بعضی آثار قدیمی به آن نام "سعدی‌نامه" داده‌اند. بعدها، به قرینهٔ نام کتاب دیگر سعدی (گلستان) نام بوستان را بر این کتاب نهادند.

باب‌های آن از قرار زیر است:

    عقل و تدبیر و رای
    احسان
    عشق و مستی و شور
    تواضع
    رضا
    قناعت
    عالم تربیت
    شُکر بر عافیت
    توبه و راه صواب
    مناجات و ختم کتاب

آنچه عیان است اینکه بوستان بر سبک مثنوی حماسی سروده شده و احتمالاً سعدی آن‌را به تقلید از فردوسی و بر وزن شاهنامه سروده‌است، حال آنکه طبع لطیف او فرصت حماسه سرایی بر وی نگسترده‌است آن‌سان که در شعر حماسی خود می‌سراید:
مرا در سپاهان یکی یار بود         که جنگاور و شوخ و عیار بود

در این بیت نیز صفت شوخ بودن شاهدان را به جنگاوران منتسب می‌کند[۶]؛

و این شعر که قیاس بوستان و شهنامه‌است.

فردوسی می‌سراید:
بَرَد کشتی آنجا که خواهد خدای         وگر جامه بر تن دَرَد ناخدای

و سعدی در بوستان این گونه بسراید:[۷]
خدا کشتی آنجا که خواهد بَرَد         وگر ناخدا جامه بر تن دَرَد
گلستان
گلستان

گلستان کتابی است که سعدی یک سال پس از اتمام بوستان، کتاب نخستش، آن را به نثر آهنگین فارسی در هشت باب «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فوائد خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تأثیر تربیت»، و «آداب صحبت» نوشته‌است. این کتاب به گمانی تاثیرگذارترین کتاب نثر در ادبیات فارسی است.[۸]

نمونه‌هایی از نثر گلستان سعدی:

منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شُکر اندرش مزید نعمت. ٬هر نفَسی که فرومی‌رود ممِد حیات است و چون برمی‌آید مفرح ذات؛ پس در هر نفَس دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شُکری واجب.[۹]

                                    ***

دوکس رنج بیهوده بردندوسعی بیفایده کردند. یکی آنکه اندوخت ونخوردودیگری آنکه آموخت ونکرد.

                                  ***

سه چیزپایدارنماند:مال بی تجارت وعلم بی بحث وملک بی سیاست.

                                  ***

دشمنی ضعیف که درطاعت آیدودوستی نماید بدان مقصود وی جز آن نیست که دشمنی قوی گرددوگفته اندبردوستی دوستان اعتماد نیست تابه تملق دشمنان چه رسد. وهرکه دشمن کوچک راحقیر می داردبدان ماندکه آتش اندک رامهمل می‌گذارد.
غزلیات

غزلیات سعدی در چهار کتاب طیبات، بدایع، خواتیم و غزلیات قدیم گردآوری شده‌است.
مواعظ

مواعظ آخرین اثر سعدی و در ضمیر بهترین آثار سعدی است. شعر مشهور زیر از نمونه غزل‌های مواعظ سعدی است.
تن آدمی شریف است به جان آدمیت         نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی         چه میان نقش دیوار و میان آدمیت
خور و خواب و خشم و شهوت شَغَب ست و جهل و ظلمت         حیَوان خبر ندارد ز جهان آدمیت
به حقیقت آدمی باش وگرنه مرغ باشد         که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی         که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت

[۱۰]
نمونه‌هایی از غزل‌های سعدی
نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی         که به دوستان یک‌دل، سر دست برفشانی
نفسی بیا و بنشین، سخنی بگو و بشنو         که به تشنگی بمردم، برِ آب زندگانی
دل عارفان ببردند و قرار پارسایان         همه شاهدان به صورت، تو به صورت و معانی
نه خلاف عهد کردم، که حدیث جز تو گفتم         همه بر سر زبانند و تو در میان جانی
مده‌ای رفیق پندم، که نظر بر او فکندم         تو میان ما ندانی، که چه می‌رود نهانی
دل دردمند سعدی، ز محبت تو خون شد         نه به وصل می‌رسانی، نه به قتل می‌رهانی
*
به‌جهان خرم از آنم، که جهان خرم از اوست         عاشقم بر همه عالم، که همه عالم از اوست
به غنیمت شمر ای دوست، دم عیسی صبح         تا دل مرده مگر زنده کنی، کاین دم از اوست
نه فلک راست مسلم، نه ملک را حاصل         آنچه در سرّ سویدای بنی‌آدم از اوست
به حلاوت بخورم زهر، که شاهد ساقیست         به ارادت ببرم زخم، که درمان هم از اوست
زخم خونینم اگر به نشود، به باشد         خنک آن زخم، که هر لحظه مرا مرهم از اوست
غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد؟         ساقیا، باده بده شادی آن، کاین غم از اوست
پادشاهی و گدایی، بر ما یکسان است         چو بر این در، همه را پشت عبادت خم از اوست
سعدیا، گر بکَند سیل فنا خانهٔ عمر         دل قوی دار، که بنیاد بقا محکم از اوست
*
ای ساربان آهسته رو کارام جانم می‌رود         وان دل که با خود داشتم با دل‌ستانم می‌رود
من مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او         گویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رود
گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون         پنهان نمی‌ماند که خون بر آستانم می‌رود
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان         کز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌رود
او می‌رود دامن‌کشان من زهر تنهایی چشان         دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رود
برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم         چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم می‌رود
با آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد او         در سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رود
بازآی و بر چشمم نشین ای دل‌ستان نازنین         کاشوب و فریاد از زمین بر آسمانم می‌رود
شب تا سحر می‌نغنوم و اندرز کس می‌نشنوم         وین ره نه قاصد می‌روم کز کف عنانم می‌رود
گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل         وین نیز نتوانم که دل با کاروانم می‌رود
صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من         گر چه نباشد کار من هم کار از آنم می‌رود
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن         من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود
سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بی‌وفا         طاقت نمی‌ارم جفا کار از فغانم می‌رود
شعر بنی‌آدم

شعر «بنی‌آدم» سعدی بسیار مشهور است و در پیام فارسی که در مجموعه پیام‌های فضاپیمای ویجر (مجموعاً پیامهایی به ۵۵ زبان[۱۱]) برای فضاهای دوردست فرستاده شده‌است این شعر به عنوان پیام برگزیده شده‌است.[۱۲] (شنیدن پیام فارسی برای ساکنان فضا از وب‌گاه ویجر، ناسا.) باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده نیز در پیام نوروزی سال ۲۰۰۹ این بیت از سعدی را قرائت کرد.[۱۳]
بنی آدم اعضای یک پیکرند[۱۴][۱۵][۱۶]         که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار         دگر عضوها را نماند قرار

و دبیرکل سازمان یونسکو[نیازمند منبع] در سخنرانی خود[نیازمند منبع] این شعر را برای حضار خواند.[۱۷]
مینیاتور نشان‌دهندهٔ سعدی از کتاب گلستان سعدی

در بخش شمالی سالن مذاکرات نمایندگان در سازمان ملل متحد،[۱۸] فرشی از استاد صیرفیان با شعر جاودانه سعدی در وسط فرش با الیاف طلا نقش بسته است. این فرش در سال ۲۰۰۵ میلادی، از سوی هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد و توسط استاد صیرفیان[۱۹] به سازمان ملل اهدا شد.[۲۰] این فرش برخلاف عادت سازمان ملل که هدایا را به نمایش نمی‌گذارد در محل مناسبی در سازمان ملل آویزان شد که کارشناسان می‌گویند این اقدام «به علت غیرممکن بودن مقاومت در برابر شعر سعدی» بوده است.[۲۱] بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد در سخنرانی سال ۲۰۱۲ خود در تهران با اشاره به این شعر گفت: «در ورودی سازمان ملل فرش عظیمی قرار دارد-فکر می‌کنم بزرگترین فرشی است که سازمان ملل دارد- که زینت بخش دیوار سازمان ملل و هدیه‌ای از سوی مردم ایران است. در کنار آن سخنان اعجاب آور سعدی شاعر بزرگ ایرانی قرار دارد.» و سپس شعر بنی آدم را خواند.[۲۲]

در بسیاری از منابع معتبر انگلیسی نوشته شده که این شعر بر سردر ورودی تالار ملل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک نقش بسته است.[۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹] حسن مکارمی خوشنویس ایرانی نیز در گفتگویی با مجله یونسکو کوریر به وجود این شعر بر سردر تالار اصلی اشاره کرده است.[۳۰]

ولی در مورد درست بودن این مطلب تردیدهایی نیز وجود دارد[۳۱][۳۲][۳۳] و عکسی نیز از این شعر بر سردر نام‌برده دیده نشده‌است.[نیازمند منبع] از جمله، مؤسس مرکز سعدی‌شناسی وجود هر گونه لوح و یا سردری را با این اشعار از سعدی در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک، رد می‌کند و معتقد است: «متأسفانه الان طوری شده که اگر این حرف را بزنیم، هیچ‌کس باور نمی‌کند و مردم واقعاً فکر می‌کنند شعر سعدی در سردر سازمان ملل متحد نوشته شده‌است حال آنکه نه سردری و نه تابلویی با اشعار سعدی در سازمان ملل وجود ندارد.»[۳۴]

محمد جواد ظریف سفیر پیشین ایران در سازمان ملل، در سال ۱۳۸۴ در گفتگویی با رسانه‌ها در این مورد گفته که: «از سال‌ها قبل و شاید از چندین دهه پیش معروف بود که شعر معروف «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند/که در آفرینش زیک گوهرند» منقوش و در سردر سازمان ملل آویخته شده‌است. در تحقیقاتی که ما کردیم در حداقل سه دههٔ گذشته، چنین کاری انجام نشده بود.»[۳۵]

گفتنی است که چاپ مصرع اول این شعر بر روی اسکناس‌های یکصد هزار ریالی در سال ۱۳۸۹، موجب واکنش‌های رسانه‌ای گردید و روایت صحیح این بیت، از فرهنگستان زبان و ادب فارسی استعلام شد.[۳۶][۳۷][۳۸]
سعدی از نگاه دیگران
آن چه سعدی دربارهٔ خویش می‌سراید
در بارگاه خاطر سعدی خرام اگر         خواهی ز پادشاه سخن داد شاعری
هفت کشور نمی‌کنند امروز         بی مقالات سعدی انجمنی
من آن مرغ سخن‌دانم که در خاکم رود صورت         هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم
هر متاعی ز مخزنی خیزد         شکر از مصر و سعدی از شیراز
منم امروز و تو انگشت‌نمای همه خلق         من به شیرین‌سخنی و تو به خوبی مشهور
اگر شربتی بایدت سودمند         ز سعدی ستان تلخ‌داروی پند
بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس         حد همین است سخندانی و زیبایی را
سعدی اندازه ندارد که به شیرین سخنی         باغ طبعت همه مرغان شکرگفتارند
خانه زندان است و تنهایی ضلال         هرکه چون سعدی گلستانیش نیست
درین معنی سخن باید که جز سعدی نیاراید         که هرچ از جان برون آید نشیند لاجرم بر دل
هنر بیار و زبان‌آوری مکن سعدی         چه حاجت است بگوید شکر که شیرینم
قلم است این به دست سعدی دُر         یا هزار آستین دُرّ دَری
دعای سعدی اگر بشنوی زیان نکنی         که یحتمل که اجابت بود دعایی را
ز خاک سعدی شیراز بوی عشق آید         هزار سال پس از مرگ او گرش بویی[۳۹]
من دگر شعر نخواهم بسرایم که مگس         زحمتم می‌دهد از بس که سخن شیرین است
در ستایش سعدی

    مجد همگر:

از سعدی مشهور سخن شعر روان جوی         کاو کعبه فضل است و دلش چشمه زمزم

    محمد تقی بهار:[۴۰]

سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟         یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست؟
یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست؟         هیچم ار نیست، تمنای توام باری هست
«مشنو ای دوست! که غیر از تو مرا یاری هست         یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست»
لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوس         به هوس بال زد و گشت گرفتار قفس
پایبند تو ندارد سر دمسازی کس         موسی اینجا بنهد رخت به امید قبس
«به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس         که به هر حلقهٔ زلف تو گرفتاری هست»

    همام تبریزی در ستایش سعدی:

همام را سخن دل‌فریب و شیرین است         ولی چه سود که بیچاره نیست شیرازی

    سیف‌الدین فرغانی معاصر سعدی، خطاب به وی:[۴۱]

نمی‌دانم که چون باشد به معدن زر فرستادن         به دریا قطره آوردن به کان گوهر فرستادن
چو بلبل در فراق گل از این اندیشه خاموشم         که بانگ زاغ چون شاید به خنیاگر فرستادن
حدیث شعر من گفتن کنار طبع چون آبت         به آتشگاه زرتشت است خاکستر فرستادن
ضمیرت جام جمشید است و در وی نوش جان‌پرور         برٍاو جرعه‌ای نتوان از این ساغر فرستادن
تو کشورگیر آفاقی و شعر تو تو را لشکر         چه خوش باشد چنین لشکر به هر کشور فرستادن

    عبدالحسین زرین‌کوب:سعدی معانی لطیف تازه را در عبارات آسان بیان می‌کند و از تعقید و تکلف برکنار می‌ماند. بعید نیست اگر بگوییم این بیت را در وصف خود سروده‌است:[۴۲]

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را         که دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

    محمدعلی فروغی دربارهٔ سعدی می‌نویسد «اهل ذوق اِعجاب می‌کنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته‌است ولی حق این است که [...] ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموخته‌ایم سخن می‌گوییم».
    ضیاء موحد دربارهٔ وی می‌نویسد «زبان فارسی پس از فردوسی به هیچ شاعری به‌اندازهٔ سعدی مدیون نیست».

زبان سعدی به «سهل ممتنع» معروف شده‌است، از آنجا که به نظر می‌رسد نوشته‌هایش از طرفی بسیار آسان‌اند و از طرفی دیگر گفتن یا ساختن شعرهای مشابه آنها ناممکن.

    روح‌الله خمینی: او نیز در بیت «شاعر اگر سعدی شیرازی است / بافته‌های من و تو بازی است» به مقام والای سعدی اشاره می‌کند.
    گارسن دوتاسی: سعدی تنها نویسنده ایرانی است که نزد توده مردم اروپا شهرت دارد
    باربیه دومنار: در آثار سعدی لطف طبع هوراس، سهولت بیان اوید، قریحهٔ بذله‌گوی رابله و سادگی لافونتن را می‌توان یافت
    سر ادوین آرنولد: باری دگر همراه من آی، از آن آسمان گرفته،

تا گوش بر نغمهٔ خوش‌آهنگ و سحرآسای سعدی گذاریم،

بلبلی هزاردستان، که، از دل گلستان خویش، به پارسی هر دم نوایی دیگر ساز خواهد کرد...[۴۳]
در نقد سعدی

ذبیح‌الله منصوری شبههٔ عدم اصالت اشعار سعدی را مطرح ساخته و اشعار وی را اقتباس دانسته است.[۴۴] احمد کسروی تیر نقد را به سمت گرایش‌های جنسی سعدی نشانه گرفته و او را از این منظر مورد سرزنش قرار داده است.[۴۵][۴۶] میرزا آقاخان کرمانی ابیات عاشقانهٔ سعدی را مورد نقد اخلاقی قرار داده است.[۴۷] نیما یوشیج بیشتر از منظر خلاقیت معنایی و مفهومی، اشعار سعدی را قابل نقد می‌بیند.[۴۸] اسماعیل خویی بر گرایش‌های سازشکارانه و محافظه‌کارانهٔ سعدی انگشت گذاشته و از این لحاظ، وی را شایستهٔ نقد می‌بیند.[۴۹]
آرامگاه
نوشتار اصلی: آرامگاه سعدی
آرامگاه سعدی شیراز.

سعدی در خانقاهی که اکنون آرامگاه اوست و در گذشته محل زندگی او بود، به خاک سپرده شد که در ۴ کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ دلگشا است. این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا می‌گذرانده و سپس در همان‌جا دفن شده‌است. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدین محمد صاحب‌دیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبره‌ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال ۹۹۸ به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. تا این که در سال ۱۱۸۷ ه. ق. به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فراز مزار شیخ بنا شد که شامل ۲ طبقه بود. طبقه پایین دارای راهرویی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع می‌شد. در دو طرف راهرو دو اتاق کرسی دار ساخته شده بود. در اتاقی که سمت شرق راهرو بود، گور سعدی قرار داشت و معجری چوبی آن را احاطه کره بود. قسمت غربی راهرو نیز موازی قسمت شرقی، شامل دو اتاق می‌شد، که بعدها شوریده (فصیح الملک) شاعر نابینای شیرازی در اتاق غربی این قسمت دفن شد. طبقه بالای ساختمان نیز مانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اتاق شرقی که قبر سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اتاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت. بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرف انجمن آثار ملی در سال ۱۳۳۱ ه-ش با تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در میان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری ساخته شد. روبه‌روی این هشتی، ایوان زیبایی است که دری به آرامگاه دارد.[۵۰]

سکه‌های پانصد ریالی برنزی ایران از سال ۱۳۸۷ خورشیدی به نقش آرامگاه سعدی مزین شده‌است. همچنین طرح پشت اسکناس ده هزار تومانی(یکصد هزار ریالی) نمایی از مقبره سعدی در شیراز می‌باشد.

در تاریخ آل یاسر آمده‌است که سعدی با حکیم نزاری قهستانی مرواداتی داشته‌است وسعدی برای دیدن نزاری به بیرجند آمده‌است (۱-۱)
روز سعدی

مرکز سعدی شناسی، از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، روز ۱ اردیبهشت را روز سعدی، اعلام نمود و در اول اردیبهشت ۱۳۸۹ خورشیدی، در اجلاس شاعران جهان، در شیراز، نخستین روز اردیبهشت، از سوی نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی، به عنوان روز سعدی، نامگذاری شد.

صفت برتر

در دستور زبان به صفت یا قیدی که نشان‌دهندهٔ ویژگی یا کیفیت بیشتر و برتر یک شخص، چیز یا موجودیت نسبت به موردی دیگر باشد صفت برتر یا صفت تفضیلی گفته می‌شود. در فارسی برای نشان دادن صفت برتر به واژه پسوند -تر افزوده می‌شود.

از آنجا در این گونه صفت ها کیفیت موصوف ها همسنجیده می شوند، در زبان انگلیسی این صفت ها را صفت همسنجشی می نامند که نامگذاری دقیقتری است.

به سخن دیگر این صفت نشان می دهد که موصوف در داشتن یک ویژگی، از موصوف یا موصوف‌های مورد سنجش - و نه همه موصوف‌های دایره بحث - برتر است.

برخی واژه‌ها شکل برتر متفاوتی به خود می‌گیرند مانند: خوب --> بهتر

محتویات

    ۱ شیوهٔ کاربرد
    ۲ صفت برتر عربی + تر یاترین
    ۳ جستارهای وابسته
    ۴ منابع

شیوهٔ کاربرد

در فارسی صفت برتر به یکی از سه شیوهٔ زیر به‌کار می‌رود:

    ۱- با «از»: خرد از مال سودمندتر است.
    ۲- با «که»: دانش، بهتر که مال. سیرت، پسندیده‌تر که صورت.
    ۳- با اضافه، چنانکه در فارسی کلاسیک گفته شده: تواناتر ِ مردم کسی است که دانایی او فزونتر باشد.

صفت برتر عربی + تر یاترین

باب افعل در عربی برابر با صفت برتر در فارسی است. اَفضَل = بهترین. اعلم = داناترین، داناتر. بنابراین در فارسی پیوستن پسوند «تَر» یا «تَرین» به این صفات عربی درست نیست و دوباره‌گویی به شمار می‌آید. مثلاً اگر به واژه «اَفضَل» پسوند «تَرین» را اضافه کنیم، معنای آن می‌شود: بهترترین.

فقط به کاربردن کلمهٔ «اولیٰتر»، به دلیل کاربرد فراوان آن از زمان سعدی تاکنون اشکالی ندارد. هرچند که بهتر است امروزه از چنین کاربردهایی دوری کنیم.

زبان ترکی آذربایجانی

زبان ترکی آذربایجانی (به ترکی آذربایجانی: آذربایجان تورکجه‌سی و با خط لاتین شده Azərbaycan Türkcəsi و یا Azərbaycan dili) زبانی از خانواده زبان‌های ترکی است که توسط مردمان آذری در قفقاز و خاورمیانه با دو گویش در آذربایجان و سایر مناطق آذربایجانی‌نشین ایران و جمهوری آذربایجان تکلم می شود. عمده تفاوت بین دو گویش در تلفظ برخی لغات و تفاوت در چند مورد گرامر ابتدایی می باشد.[۵] این زبان در جمهوری آذربایجان زبان رسمی و در داغستان یکی از زبان های رسمی مصوب فدراسیون روسیه است. زبان ترکی آذربایجانی بخشی از شاخه زبان‌های اغوز زبانهای ترکی است و به ترکی قشقایی و ترکمنی بسیار نزدیک است. ترکی آذربایجانی به عنوان زبان گفتاری همچنین در نواحی شرقی ترکیه و جنوب گرجستان[۶] و داغستان[۷] رایج است. زبان ترکی آذربایجانی بطور قابل توجهی تحت تاثیر زبان عربی به ویژه در لغات، سیستم آوایی و گرامر قرار گرفته و در ایران علاوه بر زبان عربی، بشدت از زبان فارسی نیز تاثیر پذیرفته است.[۸][۹]

این زبان در زبان‌ها و موقعیت‌های مختلف به نام‌های مختلفی نامیده می‌شود، ازجمله: ترکی[۱۰]، تورکی [۱۰]، تورکو [۱۱] ، تورکجه، آذربایجانی، ترکی آذربایجانی، آذری و ترکی آذری.
محتویات

    ۱ گروه‌بندی زبانی
    ۲ شمار گویشوران
    ۳ خط زبان ترکی آذربایجانی
        ۳.۱ تحول در خط ترکی آذربایجانی مدرن
        ۳.۲ تغییر به الفبای لاتین (۱۹۲۶)
        ۳.۳ تغییر به الفبای سیریلیک
    ۴ واژه‌سازی در زبان ترکی آذربایجانی
    ۵ دیگر ویژگیهای زبان‌شناختی
    ۶ ادبیات ترکی آذربایجانی
    ۷ ادبیات شفاهی آذربایجان
    ۸ نام‌گذاری و شمارش اعداد در ترکی آذربایجانی
    ۹ صفت در ترکی آذربایجانی
    ۱۰ جستارهای وابسته
    ۱۱ پانویس
    ۱۲ منابع
    ۱۳ پیوند به بیرون

گروه‌بندی زبانی

ترکی آذربایجانی زیرشاخهٔ زبان‌های ترکی‌تبار و زبان اکثر مناطق ترک‌نشین ایران از جمله آذربایجان است.

سایر زیرشاخه‌های مختلف زبان ترکی موجود در ایران عبارتند از :

    - ترکی قشقائی
    - ترکمنی
    - ترکی خلجی
    - ترکی خراسانی
    - ترکی شاهسونی
    - ترکی سنقری
    - ترکی افشاری

زبان ترکی آذربایجانی به صورت دوطرفه، توسط ترکمن‌ها و ترک‌ها (شامل ترکی استانبولی و لهجه‌های گفتاری نظیر زبان ترکی قبرسی، ترکمن‌های عراق و قشقایی) قابل فهم است.[۱۲] [۱۳]
شمار گویشوران

در مورد شمار سخنگویان به زبان ترکی آذربایجانی، اتفاق نظر وجود ندارد و برآوردها متفاوت است. بنیان این تفاوت، عدم ارائهٔ آمار رسمی از سوی دولت ایران است. تمامی ارقام ارائه‌شده بر اساس تخمین است.

منابع پژوهشی جمعیت گویشوران زبان ترکی آذربایجانی در ایران را ۱۵ میلیون نفر ذکر می‌کنند.[۱۴][۱۵]

معتبر ترین تخمین آمار برای شمار آذری زبانان در ایران متعلق به کتابچهٔ سازمان سیا می باشد که در سال ۱۹۴۳ در مورد اقوام ایران انجام داده‌است، شمار سخن‌گویان ترکی آذربایجانی در ایران را معادل ۲۴٪ کل جمعیت این کشور تخمین زده‌است (با در نظر گرفتن قشقایی‌ها). تخمین دانشنامهٔ زبان کمبریج [۱۶] برای سال ۱۹۸۶، ۱۲ میلیون در کل و ۷ میلیون در ایران (۱۵٪) بوده‌است (با احتساب قشقایی‌ها). دانشنامهٔ بین‌المللی زبانشناسی [۱۷] نیز در تخمین سال ۱۹۸۶، تعداد سخنگویان به این زبان در ایران را ۷۷۶۰۰۰۰ نفر (۱۶٪ درصد) براورد می‌کند که به تخمین دانشنامهٔ زبان کمبریج بسیار نزدیک است. در تخمین های دیگر مانند سایت اتنولوگ جمعیت ایرانیان آذری را ۱۵٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر اعلام کرده است.[۱۸]

همچنین سازمان سیا در سال ۲۰۰۸ جمعیت ترک‌زبانان جمهوری آذربایجان را ۹۰٫۳٪ از مردم آن کشور گزارش کرده‌است. [۱۹]
خط زبان ترکی آذربایجانی

تاریخچه نگارش به زبان آذربایجانی به قرن چهاردهم میلادی باز می گردد. امروزه در آذربایجان ایران از خط عربی یا فارسی برای نگارش استفاده می شود و در کشور آذربایجان از خط سیرلیک استفاده می شود.[۲۰]
    این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما می‌توانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوه‌نامهٔ ارجاع به منابع، به ویکی‌پدیا کمک کنید. مطالب بی‌منبع احتمالاً در آینده حذف خواهند‌ شد.

جدول مقایسهٔ الفبای آذربایجانی[۲۱]

عربی[۲۲]
   

لاتین
   

سیریلیک
   

لاتین
آ ا     A a     А а     A a
ﺏ     B b     Б б     B b
ﺝ     C c     Ҹ ҹ     C c
چ     Ç ç     Ч ч     Ç ç
ﺩ     D d     Д д     D d
ائ‍ ئ‍ ‍ ئ     E e     Е е     E e
اَ ه ‍ه     Ə ə     Ә ә     Ə ə
ﻑ     F f     Ф ф     F f
گ     G g     Ҝ ҝ     G g
ﻍ     Ƣ ƣ     Ғ ғ     Ğ ğ
ﺡ، ﻩ     H h     Һ һ     H h
ﺥ     X x     Х х     X x
ای‍̂ ی‍̂ ی̂     Ь ь     Ы ы     I ı
ای‍ ی‍ ی     I i     И и     İ i
ژ     Ƶ ƶ     Ж ж     J j
ک     K k     К к     K k
ﻕ     Q q     Г г     Q q
ﻝ     L l     Л л     L l
ﻡ     M m     М м     M m
ﻥ     N n     Н н     N n
اوْ وْ     O o     О о     O o
اؤ ؤ     Ɵ ɵ     Ө ө     Ö ö
پ     P p     П п     P p
ﺭ     R r     Р р     R r
س، ث، ص     S s     С с     S s
ﺵ     Ş ş     Ш ш     Ş ş
ﺕ، ﻁ     T t     Т т     T t
اۇ ۇ     U u     У у     U u
اۆ ۆ     Y y     Ү ү     Ü ü
ﻭ     V v     В в     V v
ی     J j     Ј ј     Y y
ز، ذ، ض، ظ     Z z     З з     Z z
تحول در خط ترکی آذربایجانی مدرن

در سده ۱۹ میلادی افرادی مسئلهٔ تغییر الفبای ترکی آذربایجانی را مطرح کردند. میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۸۷۸) و جلیل محمد قلی‌زاده از این دسته افراد بودند. البته این امر با مخالفت شدید گروههای دیگر از جمله برخی فرهنگیان و روحانیان روبرو شد.صرف نظر از دغدغهٔ روحانیان که معتقد بودند تغییر خط ارتباط مردم را با قرآن و دیگر متون دینی قطع خواهد کرد برخی اهالی فرهنگ اعتقاد داشتند که خط بخشی از هویت هر قوم را تشکیل می دهد و از آنجاییک چند صد سال است که تمام متون ادبی ترکی و هزاران هزار کتاب در این خط تالیف شده‌اند تغییر خط به نوعی یک گسستگی فرهنگی به وجود خواهد آورد. این مسئله در دورهٔ بسیار کوتاه جمهوری دمکراتیک آذربایجان (۱۹۱۸-۱۹۱۹) نیز مطرح گشت. بعد از پیروزی بلشویکها چندین روزنامه به خط لاتین در باکو چاپ می‌شد؛ ولی خط عربی هنوز به کار گرفته می‌شد. در سال ۱۹۲۴ نریمان نریمانف رهبر بلشویک آذربایجان توانست قانون استفاده از لاتین در امور دولتی را به تصویب مجلس جمهوری آذربایجان شوروی برساند.
تغییر به الفبای لاتین (۱۹۲۶)

در سال ۱۹۲۶ اولین کنفرانس ترک‌شناسی در باکو بر‌گزار شد. گردآمدگان تصمیم گرفتند که خط لاتین را خط مورد استفادهٔ تمام ترک‌زبانان آذربایجانی جهان اعلام کنند. دو سال بعد به رهبری کمال پاشا رفرم خط در ترکیه به اجرا گذاشته شد و الفبای لاتین جایگزین الفبای عثمانی (عربی) گردید. در همین سال کمیته‌ای به نام یئنی اَلیفبا (الفبای جدید) در مسکو به تدوین الفبای یکدستی پرداخت که در تمامی جمهوری‌های ترک‌زبان اتحاد جماهیر شوروی (آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان) استفاده شود. این الفبا به مدت بیش از ده سال مورد استفاده بود.
تغییر به الفبای سیریلیک
کاربرد خط سیریلیک برای ترکی آذربایجانی (۱۹۹۱ - ۱۹۳۹)[۲۳]

در سال ۱۹۳۹ الفبای لاتین کنار گذاشته شده و خط سیریلیک روسی جایگرین خط لاتین گردید. همچنین تدریس زبان روسی در تمام مدارس اجباری اعلام شد. سیاست تجزیه کردن ملتها و ممانعت از احساسات ملی‌گرایانه می‌تواند از دلایل تغییر دوبارهٔ خط در این دوره و عدم هماهنگی بین گروههای زبانی مشترک در تدوین الفبای جدید باشد. ترس استالین که ازاتحاد و قدرت گرفتن دوبارهٔ مسلمانان -که اغلب آنها ترک بودند- سرکوب زبانهای غیرروس در محدودهٔ جغرافیای اتحاد شوروی با جایگزینی زبان روسی به شدت ادامه یافت که تا سقوط این اتحادیهٔ در ۱۹۹۱ ادامه داشت؛ ولی بعضی از این جمهوریها پس از استقلال خود در سال ۱۹۹۱ الفبای خود را دوباره به لاتین بر گرداندند.[نیازمند منبع]

آثار مکتوب زیادی به زبان آذربایجانی با الفبای عربی بر جای مانده‌است که تمامی این کتب هنوز به خط لاتین در دسترس نیستند. خط لاتین آذربایجانی با چند حرف اضافه (x,q،ə) یعنی (اَ، ق، خ) اندکی با خط لاتین ترکی استانبولی متفاوت است. در ایران زبان آذربایجانی با الفبای عربی نوشته می‌شود. البته از الفبای لاتین نیز بعضاً در اینترنت استفاده می‌شود. در حال حاضر زبانهای ترکی که از الفبای لاتین استفاده می‌کنند، عبارتند از ترکی آذربایجانی (جمهوری آذربایجان)، ترکی ترکیه، ترکمنی، قزاقی، ازبکی، اویغوری(بخشا) و تاتاری.
واژه‌سازی در زبان ترکی آذربایجانی
    برای اثبات‌پذیری کامل این بخش به منابع بیشتری نیاز است یا منابع ارایه‌شده به‌درستی ارجاع داده نشده‌اند. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکی‌پدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این بخش از مقاله را بهبود بخشید. مطالب بی‌منبع در آینده مردود و حذف خواهندشد.

دستور زبان ترکی آذربایجانی متأثر از هم آوائی صوتی حروف است. در زبان ترکی آذربایجانی صداهای خشن (O,U،A,I) و صداهای نازک (Ö,Ü،E,Ə،İ) نمی‌توانند در ریشه یک واژه با هم مخلوط شوند و با همان ترتیب فوق در کلمه می‌آیند. مانند Gözəllik و Ayrılıq. واژه‌های بیگانه نیز تا حد امکان تحت تأثیر این قانون قرار می‌گیرند. مانند کلمه عربی حسین (Hoseyn) که در ترکی Hüseyn و کلمه عربی عباس (Əbbas) که در ترکی (Abbas) گفته می‌شود. گروهی از ترکی آذربایجانی زبانها هنگام صحبت کردن به زبان‌های دیگری، ناخودآگاه از این قانون طبیعی زبان خود پیروی می‌کنند.[۲۴].[۲۵]

زبان ترکی آذربایجانی همانند سایر شاخه‌های زبان ترکی از نظر ساختاری جزو زبانهای التصاقی بشمار می‌آید. در این زبان ریشه یک فعل یا یک اسم را می‌توان با اضافه کردن پسوندهای متعدد تغییر زمانی، جمعی و صفتی داد..[۲۶]

افعال متعدی در ترکی آذربایجانی با اضافه کردن پسوند به افعال لازم ساخته می‌شود. بطور مثال: اوخشاماق=شبیه بودن ← اوخشاتماق= شبیه کردن

افعال متعدی درجه دو و درجه سه نیز قابل ساخت است: یازماق = نوشتن(متعدی)← یازدیرماق = نویساندن (متعدی درجه دو)← یازدیرتماق = وسیله نوشتن کسی را فراهم کردن (متعدی درجه سه).[۲۷][نیازمند منابع بیشتر]
دیگر ویژگیهای زبان‌شناختی

    زبان ترکی آذربایجانی مانند سایر زبان‌های ترکی از نظرِ ساختاری زبانی التصاقی است. منظور از زبان التصاقی یا پس‌وندی این است که بن فعل در آغاز واژه قرار می‌گیرد و با افزودن پسوندها حالت‌های فعل تغییر می‌کند. مثال: گل (بیا) گل‌دی (آمد)، گل‌دی‌لر (آمدند).
    در زبان ترکی آذربایجانی امکان ساختن فعل و مصدر از نام و صفت وجود دارد. مثال: قولاخ (گوش)، قولاخ‌لاماخ (گرفتن از گوشِ کسی برای تنبیه،گوش گیری)؛ ال (دست)، ال‌له‌مک (ورز دادن)؛ سو (آب)، سولاماق (آب پاشیدن)؛ گؤزل (زیبا [صفت])، گؤزل‌لمه‌ک (به‌زیبایی ستودن)، یئیین (تند [صفت]) یئیین‌لمک (شتاب گرفتن)؛ گؤز (چشم)، گؤزلوک (عینک)، گؤزلوک‌چو (عینک‌ساز یا عینک‌فروش)، گؤزلوک‌چولوک (عینک‌سازی یا عینک‌فروشی).
    افعال در زبان ترکی تک‌جزئی و یک‌تکه هستند. ساختن فعل با استفاده از افعال معین یا افعال کمکی عمدتاً به افعالی منحصر است که از زبان عربی یا فارسی به ترکی آذربایجانی وارد شده‌اند. این ویژگی انعطاف‌پذیری قابل توجهی در زبان ترکی آذربایجانی برای ساختن واژه‌های جدید حتی با استفاده از وام‌واژه‌ها ایجاد می‌کند. مثال: تلفن، تلفن‌لاش‌ماق (تلفن زدن).

ادبیات ترکی آذربایجانی
نوشتار اصلی: ادبیات آذربایجانی
صفحه‌ای از دیباچهٔ دیوان اشعار فضولی به زبان ترکی آذربایجانی
یک صفحه از کتاب کلیات کنزالمصائب[۲۸]، قمری دربندی(۱۸۱۹ - ۱۸۹۱میلادی)[۲۹]
کتاب المقتل به نثر نگاشته شده‌است

اولین شکل شناخته شده در ادبیات آذربایجانی مربوط به شیخ عزالدین پورحسن اسفراینی که یک دیوان شامل غزل فارسی و ترکی آذربایجانی سروده‌بود.[۳۰][۳۱] غزل‌های ترکی آذربایجانی خود را تحت نام حسن‌اوغلو ثبت کرده‌است.[۳۰]

در قرن چهاردهم میلادی آذربایجان، قفقاز و بخش‌های غربی ایران تحت سلطه حکومت‌های قره قویونلو و آق قویونلو بود.[۳۲] در دوران این حکومت‌ها شاعرانی مانند قاضی برهان‌الدین، حبیبی و جهانشاه قراقویونلو با تخلص حقیقی زندگی می‌کردند. که نخستین آثار ترکی آذربایجانی را در آن دوران از خود به جا گذاشته‌اند. اواخر قرن چهاردهم، زمان ظهور یکی از بزرگترین شعرای آذربایجانی، عمادالدین نسیمی بود؛[۳۳] دیوان اشعار وی از بزرگترین دیوان شعرهای زبان‌های ترکی به شمار می‌رود.[۳۴][۳۵][۳۶] آموزه‌های صوفی و عرفانی حروفیه از اواخر قرن ۱۴اُم تا اوایل قرن ۱۵اُم میلادی رواج داشت[۳۷] عمادالدین نسیمی یکی از برجسته‌ترین اساتید دیوان ادبیات در تاریخ ادبی زبان‌های ترکی‌تبار بوده‌است.[۳۷]وی به زبان فارسی[۳۵][۳۸] و عربی[۳۷] نیز آثاری داشته‌است. پس از معرفی سبک دیوان ادبیات و غزل، عمادالدین نسیمی در قرن ۱۵اُم، شاعران مشهور آذربایجانی چون شاه اسماعیل خطایی، قاسم انوار و محمد فضولی ادبیات آذربایجانی را گسترش دادند.

کتاب دده قورقود نیز نام یکی از قدیمی‌ترین داستانهای اسطوره‌ای ترک‌های اغوز است که در حدود قرن شانزده میلادی به صورت مکتوب در آمده‌است.[۳۹][۴۰] این مجموعه از ۱۲ داستان به نثر و نظم تشکیل شده و مجموعه پر ارزشی است که زندگی، ارزشهای اجتماعی و باورهای ایل‌های ترکی را نشان می‌دهد. قدمت داستانها مربوط به قرنهای چهاردهم و پانزدهم میلادی می‌باشد[۴۱][۴۲][۴۳].
Pht-Vugar Ibadov eurovision (5).jpg

بخشی از مقاله‌های مرتبط با
مردم آذری
فرهنگ

معماری • هنر • آشپزی
رقص • لباس • فولکوریک • ادبیات
زبان • موسیقی • تئاتر • دین
بر حسب مناطق زندگی

ایران • جمهوری آذربایجان • گرجستان

ترکمنستان • آمریکا • روسیه (داغستان)
ترکیه • فرانسه • ارمنستان • بریتانیا

بلاروس • قزاقستان • قرقیزستان • ازبکستان

کانادا • آلمان • اوکراین • خارج از کشور
آزارها

وقایع مارس • ژانویه سیاه
کشتار خوجالی

اخراج از ارمنستان
درگاه آذربایجان

    ن
    ب
    و

شاعر قرن ۱۶اُم آذربایجانی، محمد فضولی غزل‌های فلسفی، تغزلی و بزمی خود را در زبان‌های ترکی آذربایجانی، عربی و فارسی می‌سرود. وی با بهره‌گیری از سنت‌های زیبای ادبی از محیط خود، و پیروی از میراث پشتیبانش، موجب شد تا فضولی به یکی از چهره‌های برجسته ادبی جامعه ادبیات آذربایجانی تبدیل شود. از محمد فضولی دیوان غزل و قصیده‌ای به یادگار مانده‌است.

سبک شاعران آذربایجانی در ادامه قره ۱۶اُم به سمت عاشیق‌ها رفت و قرن شانزدهم پس از تثبیت سیطره سلسله صفوی بر ایران قویاً توسعه یافت. و شاه اسماعیل یکم با تخص خطایی[۴۴] و بعد با پیدایش "سبک گوشما" فرزند شاه اسماعیل، شاه تهماسب و بعدتر شاه عباس دوم نیز در گسترش ادبیات آذربایجانی کوشید.[۴۵]قوسی تبریزی[۴۶] از شاعران مشهور آذربایجانی‌زبان[۴۷] دو نسخه از دیوان ترکی آذربایجانی از وی به جا مانده‌است[۴۸]و صائب تبریزی شاعر تبریزی‌تبار اهل اصفهان نیز از معروف‌ترین شاعران عصر کلاسیک می‌باشند که هفده غزل به زبان ترکی آذربایجانی سروده‌است.[۴۹]
ادبیات شفاهی آذربایجان
نوشتار اصلی: ادبیات شفاهی مردم آذربایجان

ادبیات شفاهی مردم آذربایجان به قسمتی از ادبیات مردم آذربایجانی، باورهای عامه، افسانه‌ها، داستان‌ها، موسیقی، ضرب‌المثل‌ها و رسوم‌های دهان به دهان یا سینه به سینه یا نسل به نسل از نسل‌های گذشته بجا مانده گفته می‌شود.[۵۰][۵۱] ادبیات شفاهی و عاشیقی آذربایجانی به علت مردمی بودن، توانسته‌است بالندگی خود را بسیار خوب حفظ کند. داستان‌های کاملی چون کوراوغلو و اصلی و کرم با سوژه‌های بسیار متفاوتی به طور زنده توسط هنرمندان مردمی پدید آمده‌اند. این داستان‌ها برای اولین بار در قرن بیستم به صورت کتبی در آمده و مانند بسیاری از آثار ادبی جمع‌آوری شده‌اند.

بایاتی‌ها یا دوبیتی‌های شفاهی آذربایجان از غنای بالایی برخوردارند. ادبیات و موسیقی عاشیق‌ها با قدمتی دیرینه جایگاه و تقدس خاصی بین ترک‌زبان‌ها و آذربایجانیان دارد.[۵۲][۵۳] آتالار سؤزو یا امثال زبان ترکی که عموماً پندهایی عاقلانه و انسانی است. آغیلار (مرثیه‌ها) و لایلالار نیز قسمتی از ادبیات شفاهی ترکی آذربایجانی را تشکیل می‌دهند. داستان‌های فولکلوری چون دده‌قورقود، کوراوغلو، اصلی و کرم، آرزی و قمبر، عباس و کولگز، عاشیق‌غریب، قاچاق‌نبی،... از غنای ادبیات شفاهی مردم آذربایجان آذربایجان سخن می‌گویند.
نام‌گذاری و شمارش اعداد در ترکی آذربایجانی

شمارش اعداد از عدد یازده به بعد در زبان ترکی آذربایجانی تابع قاعده معینی است و از لحاظ دستوری و نوشتاری مطلقاً استثنایی در آن وجود ندارد. به همین دلیل یادگیریِ آن آسان است. اعداد شامل : بیر (۱)، ایکی (۲)، اوچ (۳)، دؤرد (۴)، بئش (۵)، آلتی (۶)، یئددی (۷)، سککیز (۸)، دوققوز (۹) است. برای نمونه به این نام‌گذاری‌ها توجه کنید:[۵۴][۵۵]

    اون (۱۰) + بیر (۱)=اون بیر (۱۱)
    اون (۱۰) + آلتی (۶)=اون آلتی (۱۶)
    اییرمی (۲۰) + سککیز(۸)=اییرمی سککیز (۲۸)
    اوتوز (۳۰) + بئش (۵)=اوتوز بئش (۳۵)
    یئتمیش (۷۰) + اوچ (۳)=یئتمیش اوچ (۷۳)

   

    دوخسان (۹۰) + دوققوز (۹)=دوخسان دوققوز (۹۹)
    یوز (۱۰۰) + اللی (۵۰)=یوز اللی (۱۵۰)
    بئش یوز (۵۰۰) + آلتمیش (۶۰)=بئش یوز آلتمیش (۵۶۰)
    سککیز یوز (۸۰۰) + اوتوز اوچ (۳۳)=سککیز یوز اوتوز اوچ (۸۳۳)
    مین (۱۰۰۰) + یوز اون بیر (۱۱۱)=مین یوز اون بیر (۱۱۱۱)

   

    سه هشتم=سککیزده اوچ
    یک دوم=ایکی ده بیر (یاریم)
    اوچ، اوسته گل بئش، برابر دیر سککیز (۸=۵+۳)
    هزار و سیصد و هفتاد و هشت = مین اوچ یوز یئتمیش سککیز
    دو ممیز بیست وپنج صدم (25/2)=ایکی تام، یوزده اییرمی بئش

   

    دهها = اونلار، اونلارجا
    صدها = یوزلر، یوزلرجه
    هزارها = مین‌لر، مین لرجه
    میلیون و میلیارد = میلیون و میلیارد
    آلتی، چیخ ایکی، برابر دیر دؤرد (۴ = ۲ – ۶)

   

از لحاظ محاوره و گفتگوی شفاهی به این زبان در ایران و در بعضی از مناطق جمهوری آذربایجان استثنایی وجود دارد. و آن کاربرد کلمه فارسی هشتاد به جای کلمه ترکی آن یعنی سکسن است. البته کلمه هشتاد در این حالت تابع قواعد شمارش اعداد در ترکی آذربایجانی است . این استثنا در مورد آذربایجانی‌های شرق ترکیه، گرجستان، داغستان و مناطق شمالی جمهوری آذربایجان صادق نیست.[۵۶]

    شمارش اعداد از هشتاد تا عدد نود در زبان محاوره‌ای ترکی آذربایجانی در ایران بدین صورت است: هشتاد (۸۰)، هشتاد بیر (۸۱)، هشتاد ایکی (۸۲)، هشتاد اوچ (۸۳)، هشتاد دؤرد (۸۴)، هشتاد بئش (۸۵)، هشتاد آلتی (۸۶)، هشتاد یئددی (۸۷)، هشتاد سککیز (۸۸)، هشتاد دوققوز (۸۹)، دوخسان (۹۰)
    شمارش اعداد هشتاد تا عدد نود در زبان نوشتاری ترکی آذربایجانی بدین صورت است: سکسن (۸۰)، سکسن بیر (۸۱)، سکسن ایکی (۸۲)، سکسن اوچ (۸۳)، سکسن دؤرد (۸۴)، سکسن بئش (۸۵)، سکسن آلتی (۸۶)، سکسن یئددی (۸۷)، سکسن سککیز (۸۸)، سکسن دوققوز (۸۹)، دوخسان (۹۰)

چگونگی نامگذاری، شمارش و بیان اعداد در ترکی آذربایجانی در جدول زیر ارائه شده است.[۵۷]
نامگذاری و شمارش اعداد در ترکی آذربایجانی فارسی     ترکی آذربایجانی     Azərbaycan Türkcəsi     فارسی     ترکی آذربایجانی     Azərbaycan Türkcəsi     فارسی     ترکی آذربایجانی     Azərbaycan Türkcəsi
یک     بیر     Bir     یکم     بیراینجی     Birinci     یکمین     بیراینجی‌سی     Birincisi
دو     ایکی     İki     دوم     ایکی‌اینجی     İkinci     دومین     ایکی‌اینجی‌سی     İkincisi
سه     اوچ     Üç     سوم     اوچ‌اونجو     Üçüncü     سومین     اوچ‌اونجوسو     Üçüncüsü
چهار     دؤرد     Dörd     چهارم     دؤرداونجو     Dördüncü     چهارمین     دؤرداونجوسو     Dördüncüsü
پنج     بئش     Beş     پنجم     بئش‌اینجی     Beşinci     پنجمین     بئش‌اینجی‌سی     Beşincisi
شش     آلتی     Altı     ششم     آلتی‌اینجی     Altıncı     ششمین     آلتی‌اینجی‌سی     Altıncısı
هفت     یئددی     Yeddi     هفتم     یئددی‌اینجی     Yeddinci     هفتمین     یئددی‌اینجی‌سی     Yeddincisi
هشت     سککیز     Səkkiz     هشتم     سککیزاینجی     Səkkizinci     هشتمین     سککیزاینجی‌سی     Səkkizincisi
نه     دوققوز     Doqquz     نهم     دوققوزاونجو     Doqquzuncu     نهمین     دوققوزاونجوسو     Doqquzuncusu
ده     اون     On     دهم     اون‌اونجو     Onuncu     دهمین     اون‌اونجوسو     Onuncusu
دوازده     اون ایکی     On iki     دوازدهم     اون ایکی‌اینجی     On ikinci     دوازدهمین     اون ایکی‌اینجی‌سی     On ikincisi
شانزده     اون آلتی     On altı     شانزدهم     اون آلتی‌اینجی     On altıncı     شانزدهمین     اون آلتی‌اینجی‌سی     On altıncısı
بیست     اییرمی     İyirmi     بیستم     اییرمی‌اینجی     İyirminci     بیستمین     اییرمی‌اینجی‌سی     İyirmincisi
سی     اوتوز     Otuz     سی‌ام     اوتوزاونجو     Otuzuncu     سی‌امین     اوتوزاونجوسو     Otuzuncusu
چهل     قیرخ     Qırx     چهلم     قیرخ‌اینجی     Qırxıncı     چهلمین     قیرخ‌اینجی‌سی     Qırxıncısı
پنجاه     اللی     Əlli     پنجاهم     اللی‌اینجی     Əllinci     پنجاهمین     اللی‌اینجی‌سی     Əllincisi
شصت     آلتمیش     Altmış     شصتم     آلتمیش‌اینجی     Altmışıncı     شصتمین     آلتمیش‌اینجی‌سی     Altmışıncısı
هفتاد     یئتمیش     Yetmiş     هفتادم     یئتمیش‌اینجی     Yetmişinci     هفتادمین     یئتمیش‌اینجی‌سی     Yetmişincisi
هشتاد     سکسن     Səksən     هشتادم     سکسن‌اینجی     Səksəninci     هشتادمین     سکسن‌اینجی‌سی     Səksənincisi
نود     دوخسان     Doxsan     نودم     دوخسان‌اینجی     Doxsanıncı     نودمین     دوخسان‌اینجی‌سی     Doxsanıncısı
صد     یوز     Yüz     صدم     یوزاونجو     Yüzüncü     صدمین     یوزونجوسو     Yüzüncüsü
سیصد     اوچ یوز     Üç yüz     سیصدم     اوچ یوزاونجو     Üç yüzüncü     سیصدمین     اوچ یوزاونجوسو     Üç yüzüncüsü
هزار     مین     Min     هزارم     مین‌اینجی     Mininci     هزارمین     مین‌اینجی‌سی     Minincisi
صفت در ترکی آذربایجانی

صفت‌ها که ویژگی و حالت اسم (موصوف) را بیان می‌کند اغلب به همراه اسم می‌آیند. صفت در ترکی آذربایجانی قبل از اسم (موصوف) می‌آید: ساری آلما (سیب زرد)

    صفت اشاره : اگر ضمایر اشاره همراه با اسم بیایند در این صورت نقش صفت را ایفا می‌کنند.
    صفت مقدار: به صفتی اطلاق می‌شود که بر مقدار (قابل شمارش یا غیر قابل شمارش) موصوف دلالت کند :آز (کم)، چوخ (زیاد)، چوخ آز (خیلی کم)، اون (ده)، بیر(یک) ...
    صفت پرسشی: به همراه اسم می‌آید و درباره آن سوال می‌کند: نئچه گون (چند روز)، هانسی آغاج (کدام درخت؟)
    صفت مطلق : به ویژگی ثابت و حالت پایدار موصوف اشاره می‌کند : قوجا کیشی (پیرمرد)، قیزیل اوزوک (انگشتری طلا)، گؤزل قیز (دختر زیبا)
    صفت برتر : این صفت در ترکی آذربایجانی با افزودن کلمه "داها" (Daha) قبل از صفت و افزودن پسوند "دان" به آخر اسم ساخته می‌شود: بو اوشاق او اوشاق دان داها گؤزل دیر (این کودک از آن کودک زیباتر است)، داها اوجا (بلندتر)، داها بؤیوک (بزرگتر)، داها سرین (خنک تر)، برخی اوقات پسوند "راق" به آخر صفت افزوده شده و همان معنی تفضیل را می‌رساند: اوجا + راق = اوجاراق (بلندتر)
    صفت برترین : ترکیب این صفت با اضافه کردن حرف "ان" (Ən) به قبل از صفت به وجود می‌آید: ان گوزل (زیباترین)، ان اوجا (بلندترین)، ان یئنی (جدیدترین)